ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد
تصمیمات تازه برای بازگشت ارز حاصل از صادرات
گروه اقتصادی| مجموعه دولت برای بازگرداندن سریع ارز حاصل از صادرات تصمیمات تازهای گرفتهاند. به گفته رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، این تصمیمات باعث بازگرداندن ثبات به بازار ارز و تأمین ارز کالاهای وارداتی خواهد شد.
به گزارش «ایران» بهدنبال بیثباتی که در بازار ارز از حدود سه ماه پیش رخ داد، سیاستهای ارزی هم از جمله نحوه بازگرداندن ارز حاصل از صادرات مورد بازبینی قرار گرفت اما به نظر میآید که آن بازبینیها هنوز نتوانسته بازار ارز و کالا را به ثبات بازگرداند از این رو هر از گاهی بازار کالاها هم با بیثباتی مواجه میشود که نمونه آن کالای روغن نباتی در هفته گذشته بود.
اکنون عبدالناصر همتی معتقد است که تصمیمات جدید ستاد اقتصادی دولت در مورد شیوههای برگشت ارز صادرکنندگان طوری طراحی شده که ابتدا ارز سریع به کشور بازگردد و به مواد اولیه کارخانجات تبدیل شود، همچنین خالی فروشی و ادعاهای خارج از واقع در آن وجود نداشته باشد.
به گزارش روابط عمومی بانک مرکزی، همتی در حاشیه افتتاحیه رسمی سامانه ارتباطات مردمی بانک مرکزی با بیان اینکه فعالان اقتصادی بخش خصوصی با توجه به شرایط تجارت خارجی نیاز دارند آزادی عمل برای بازگرداندن ارز داشته باشند، گفت: ما پیش از این نیز روشهای مختلفی را برای بازگشت ارز حاصل از صادرات امتحان کرده بودیم اما با مواردی که در جلسه ستاد اقتصادی دولت مطرح شد، قرار بر این شد مقررات جدید بازگشت ارز حاصل از صادرات به کشور به گونهای طراحی شود که اولاً ارز سریع به کشور بازگردد و به واردات مواد اولیه کارخانجات تبدیل شود و ثانیاً دیگر شاهد مواردی همچون خالی فروشی و ادعاهای خلاف واقع نباشیم که این مقررات بزودی ابلاغ خواهد شد.
رئیس کل بانک مرکزی بیان کرد: تأمین ارز از طریق سامانه نیما مانند گذشته ادامه دارد و صادرکنندگان همچنان میتوانند ارزشان را دراختیار واردکننندگان قراردهند.
یکی از مشکلات اقتصادی کشور، عدم هماهنگی میان بانک مرکزی و دستگاههای اجرایی مانند وزارت صمت و گمرک است که درخصوص ترخیص کالاهایی مانند برنج در هفته گذشته شاهد آن بودیم از این رو به گفته رئیس کل بانک مرکزی بر این اساس همچنین با نظارت وزارت صمت، صادرکنندگان میتوانند واردات در قبال صادرات را انجام دهند، ولی آنها باید موظف باشند گردش ریالی و نرخ ارز مبادله شده را در سامانه تجارت به صورت برخط به بانک مرکزی اطلاع دهند. همچنین واردکنندگان میتوانند از طریق ارز اشخاص واردات انجام دهند، اما این موارد را باید در گردش مالی ریالی و ارزی ثبت کنند و به بانک مرکزی و سامانه تجارت اطلاع دهند.
وی افزود: بانک مرکزی در خدمت صادرکنندگان، تجار و واردکنندگان است. ما در حدی که بتوانیم کمک میکنیم و در بخشنامه جدید نیز تأکید کردیم که ثبت سفارش باید برمبنای آوردهای که از درآمدهای ارزی کشور داریم، مدیریت شود و مشکلات برطرف میشود.
رئیس شورای پول و اعتبار درخصوص کالاهای دپو شده در گمرکات گفت: یک سری اقلام کالاهای ضروری و اساسی کشور هستند که با توافق صورت گرفته از گمرکات تخلیه میشوند و بانک مرکزی در حال صدور گواهی تأمین ارز است تا ترخیص انجام شود.
همتی ادامه داد: در بحث ارز اشخاص، بر اساس اینکه گردش ریالی آن مشخص شود، معتقدیم امکان این تخصیص بنابراین وجود دارد. هدف اصلی ما جلوگیری از خروج ارز از کشور است. منشأ ارز باید مشخص شود و در توافق جدید این موضوعات دیده شده است. واردات نباید بدون انتقال ارز و مشخص نبودن منشأ ارز انجام شود. تمام این موارد در بخشنامه جدید در نظر گرفته شده است و با توافقی که انجام شده، امیدواریم مشکلی در این زمینه رخ ندهد.
رئیس کل بانک مرکزی بیان کرد: سپرده قانونی از خلق پول بیشتر جلوگیری میکند و ارتباطی به سود بانکی ندارد. اوایل سال که بحث شیوع کرونا درکشور مطرح شد، مردم و واحدهای تولیدی بشدت به نقدینگی نیاز پیدا کردند و بانک مرکزی با آزاد کردن بخشی از سپرده قانونی بانکها، تلاش کرد تا نقدینگی مورد نیاز را تأمین کند. وی افزود: هر چه سپرده قانونی کمتر شود، ضریب فزاینده خلق پول بیشتر میشود و ما باید ضریب فزاینده را کاهش دهیم تا نقدینگی در کشور کنترل شود. این مقام مسئول ادامه داد: رشد پایه پولی در هفت ماه ابتدایی امسال نزدیک به 10 درصد و رشد نقدینگی ۱۸ درصد گزارش شده است و تمام تلاش بانک مرکزی کنترل این دو امر است.
وی تصریح کرد: ابتدای سال تصمیم گرفتیم یک درصد از سپرده قانونی را کاهش دهیم که این رقم بر اساس ریالی ۲۵ هزار میلیارد تومان میشد و به بانکها تخصیص دادیم و بانکها این نکته را به عنوان درآمد صفر درصد تلقی کنند و خود نیز 50 هزار میلیارد علاوه بر آن در نظر بگیرند تا بتوانیم به مردم وام کم سود بدهیم. خوشبختانه این مهم محقق شد و وامهایی نظیر وام یک میلیونی، وام به واحدهای آسیب دیده ناشی از کرونا و در ادامه وام ودیعه مسکن از جمله این موارد در اعطای وام بودند.
رئیس کل بانک مرکزی افزود: بعد از اینکه نتیجه مورد نظر را دیدیم، سپرده قانونی را به جای اولیه خود بازگرداندیم. چراکه هرچه سپرده قانونی کمتر شود، ضریب فزاینده خلق پول بیشتر میشود. ما باید ضریب فزاینده را کنترل کنیم که به واسطه این امر نقدینگی کنترل شود.
به گزارش «ایران» بهدنبال بیثباتی که در بازار ارز از حدود سه ماه پیش رخ داد، سیاستهای ارزی هم از جمله نحوه بازگرداندن ارز حاصل از صادرات مورد بازبینی قرار گرفت اما به نظر میآید که آن بازبینیها هنوز نتوانسته بازار ارز و کالا را به ثبات بازگرداند از این رو هر از گاهی بازار کالاها هم با بیثباتی مواجه میشود که نمونه آن کالای روغن نباتی در هفته گذشته بود.
اکنون عبدالناصر همتی معتقد است که تصمیمات جدید ستاد اقتصادی دولت در مورد شیوههای برگشت ارز صادرکنندگان طوری طراحی شده که ابتدا ارز سریع به کشور بازگردد و به مواد اولیه کارخانجات تبدیل شود، همچنین خالی فروشی و ادعاهای خارج از واقع در آن وجود نداشته باشد.
به گزارش روابط عمومی بانک مرکزی، همتی در حاشیه افتتاحیه رسمی سامانه ارتباطات مردمی بانک مرکزی با بیان اینکه فعالان اقتصادی بخش خصوصی با توجه به شرایط تجارت خارجی نیاز دارند آزادی عمل برای بازگرداندن ارز داشته باشند، گفت: ما پیش از این نیز روشهای مختلفی را برای بازگشت ارز حاصل از صادرات امتحان کرده بودیم اما با مواردی که در جلسه ستاد اقتصادی دولت مطرح شد، قرار بر این شد مقررات جدید بازگشت ارز حاصل از صادرات به کشور به گونهای طراحی شود که اولاً ارز سریع به کشور بازگردد و به واردات مواد اولیه کارخانجات تبدیل شود و ثانیاً دیگر شاهد مواردی همچون خالی فروشی و ادعاهای خلاف واقع نباشیم که این مقررات بزودی ابلاغ خواهد شد.
رئیس کل بانک مرکزی بیان کرد: تأمین ارز از طریق سامانه نیما مانند گذشته ادامه دارد و صادرکنندگان همچنان میتوانند ارزشان را دراختیار واردکننندگان قراردهند.
یکی از مشکلات اقتصادی کشور، عدم هماهنگی میان بانک مرکزی و دستگاههای اجرایی مانند وزارت صمت و گمرک است که درخصوص ترخیص کالاهایی مانند برنج در هفته گذشته شاهد آن بودیم از این رو به گفته رئیس کل بانک مرکزی بر این اساس همچنین با نظارت وزارت صمت، صادرکنندگان میتوانند واردات در قبال صادرات را انجام دهند، ولی آنها باید موظف باشند گردش ریالی و نرخ ارز مبادله شده را در سامانه تجارت به صورت برخط به بانک مرکزی اطلاع دهند. همچنین واردکنندگان میتوانند از طریق ارز اشخاص واردات انجام دهند، اما این موارد را باید در گردش مالی ریالی و ارزی ثبت کنند و به بانک مرکزی و سامانه تجارت اطلاع دهند.
وی افزود: بانک مرکزی در خدمت صادرکنندگان، تجار و واردکنندگان است. ما در حدی که بتوانیم کمک میکنیم و در بخشنامه جدید نیز تأکید کردیم که ثبت سفارش باید برمبنای آوردهای که از درآمدهای ارزی کشور داریم، مدیریت شود و مشکلات برطرف میشود.
رئیس شورای پول و اعتبار درخصوص کالاهای دپو شده در گمرکات گفت: یک سری اقلام کالاهای ضروری و اساسی کشور هستند که با توافق صورت گرفته از گمرکات تخلیه میشوند و بانک مرکزی در حال صدور گواهی تأمین ارز است تا ترخیص انجام شود.
همتی ادامه داد: در بحث ارز اشخاص، بر اساس اینکه گردش ریالی آن مشخص شود، معتقدیم امکان این تخصیص بنابراین وجود دارد. هدف اصلی ما جلوگیری از خروج ارز از کشور است. منشأ ارز باید مشخص شود و در توافق جدید این موضوعات دیده شده است. واردات نباید بدون انتقال ارز و مشخص نبودن منشأ ارز انجام شود. تمام این موارد در بخشنامه جدید در نظر گرفته شده است و با توافقی که انجام شده، امیدواریم مشکلی در این زمینه رخ ندهد.
رئیس کل بانک مرکزی بیان کرد: سپرده قانونی از خلق پول بیشتر جلوگیری میکند و ارتباطی به سود بانکی ندارد. اوایل سال که بحث شیوع کرونا درکشور مطرح شد، مردم و واحدهای تولیدی بشدت به نقدینگی نیاز پیدا کردند و بانک مرکزی با آزاد کردن بخشی از سپرده قانونی بانکها، تلاش کرد تا نقدینگی مورد نیاز را تأمین کند. وی افزود: هر چه سپرده قانونی کمتر شود، ضریب فزاینده خلق پول بیشتر میشود و ما باید ضریب فزاینده را کاهش دهیم تا نقدینگی در کشور کنترل شود. این مقام مسئول ادامه داد: رشد پایه پولی در هفت ماه ابتدایی امسال نزدیک به 10 درصد و رشد نقدینگی ۱۸ درصد گزارش شده است و تمام تلاش بانک مرکزی کنترل این دو امر است.
وی تصریح کرد: ابتدای سال تصمیم گرفتیم یک درصد از سپرده قانونی را کاهش دهیم که این رقم بر اساس ریالی ۲۵ هزار میلیارد تومان میشد و به بانکها تخصیص دادیم و بانکها این نکته را به عنوان درآمد صفر درصد تلقی کنند و خود نیز 50 هزار میلیارد علاوه بر آن در نظر بگیرند تا بتوانیم به مردم وام کم سود بدهیم. خوشبختانه این مهم محقق شد و وامهایی نظیر وام یک میلیونی، وام به واحدهای آسیب دیده ناشی از کرونا و در ادامه وام ودیعه مسکن از جمله این موارد در اعطای وام بودند.
رئیس کل بانک مرکزی افزود: بعد از اینکه نتیجه مورد نظر را دیدیم، سپرده قانونی را به جای اولیه خود بازگرداندیم. چراکه هرچه سپرده قانونی کمتر شود، ضریب فزاینده خلق پول بیشتر میشود. ما باید ضریب فزاینده را کنترل کنیم که به واسطه این امر نقدینگی کنترل شود.
اختتامیه چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان به صورت آنلاین برگزار شد
مضراب جوانان روی کوک آینده
فرهنگی/ چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان با معرفی برگزیدگان بخشهای موسیقی دستگاهی، نواحی و کلاسیک به ایستگاه پایانی رسید. تالار وحدت شامگاه جمعه (نهم آبانماه) با حضور خوانندهها و نوازندههایی درگروههای سنی الف، ب و ج اختتامیه متفاوتی را تجربه کرد، اجرایی که به دلیل بیماری کرونا بدون حضور داوران و شرکتکنندگان جشنواره و به صورت آنلاین از طریق صفحه اینستاگرام انجمن موسیقی ایران پخش شد.
یادی از خسرو آواز ایران در جشنواره چهاردهم
اما این دوره از جشنواره جدا از اجرا و رقابتی متفاوت که با حضور2 هزار و 350 شرکت کننده برگزار شد، توانست نسبت به دورههای قبل، علاقهمندان بسیاری را به خود جذب کند تا آنجا که برخی شرکت کنندگان از شهرهای مختلف برای نخستین بار در این آزمون حضور و رقابت داشتند. اما یکی از بخشهای ویژه آیین اختتامیه چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان، یادبود خسرو آواز ایران بود که در این بخش برخی داوران جشنواره نظیر حسین علیزاده، حمیدرضا نوربخش، محمدرضا درویشی، داریوش پیرنیاکان، بهروز همتی، علیاصغر شاهزیدی، داوود گنجهای و حسین بهروزینیا از محمدرضا شجریان گفتند و یاد این استاد بزرگوار را گرامی داشتند. نکته دیگر اینکه هومان اسعدی، دبیر جشنواره پیشنهاد کرد در آینده و در زمان مقتضی جایزهای ویژه به نام و یاد استاد شجریان در همین جشنواره یا رویدادهای مشابه تدارک دیده شود.
به نسل آینده موسیقی ایران امیدوارم
اما در ابتدای مراسم اختتامیه پیام سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط سیدعباس سجادی مجری مراسم قرائت شد. و بعد از آن پیام حسین علیزاده آهنگساز و نماینده بخش موسیقی ایرانی برای چهاردهمین جشنواره موسیقی جوان پخش شد.
در بخشی از این پیام آمده: «جوانها به ما انرژی مضاعف میدهند که همچنان این جشنواره را ادامه دهیم. این جشنواره کمبودها و حسنهای زیادی دارد که با همفکری و نظر همه دوستان شرکتکننده میتوانیم جشنواره را به حالت ایدهآل برسانیم. واقعاً جای تبریک و تشکر دارد که انجمن موسیقی ایران در این شرایط جشنواره را برگزار کرد و اجازه نداد روند برگزاری جشنواره متوقف شود.»
او در ادامه پیام خود به کیفیت اجراها اشاره کرد: «من در مرحله اول نسبت به اجراها انتقاد داشتم و کیفیت اجراها برای من رضایتبخش نبود ولی جالب است که شرکتکنندگان بخش نهایی در این مدت کوتاه توانسته بودند پیشرفت کنند و کیفیت خوبی را از خودشان ارائه بدهند. ما در قضاوتها گاهی حیفمان میآمد که فقط سه برنده اعلام کنیم و به همین خاطر در برخی بخشها تعداد برندگان بیشتری را اعلام کردیم.»
این آهنگساز تمام شرکتکنندگانی را که به مرحله نهایی رسیدند برنده خواند و هدف جشنواره را حضور جوانان و کسب تجربه اعلام کرد:
«جشنواره امسال در زمینه خلاقیت نتایج بسیار خوبی داشته است، من خودم راغب هستم که بخش خلاقیت را بهعنوان یکی از بخشهای عمده جشنواره در نظر بگیریم تا بچهها از خودشان اثر خلق کنند. به نظرم اگر ما این بخش را گسترش بدهیم نتایج بهتری خواهیم گرفت. گاهی در جشنواره استعدادهای عجیب و غریبی پیدا میشوند که ما میگوییم ای کاش استاد یا معلم این جوانها را میدیدیم و به آنها میگفتیم مثلاً در این مسائل دقت بیشتری کنند.»
او بر آموزش درست، مشاوره و معلمان خوب تأکید و از معلمینی که شاگردان به این خوبی تربیت کردهاند، تشکر کرد.
بارقههای امید در روزهای سخت مردم
ادامه برنامه نمایش پیام سید مجتبی حسینی معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و بعد از آن هومان اسعدی دبیر چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان روی سن آمد و در سخنانی گفت :«پیش از هر چیز بر خود واجب میدانم که یادی کنم از بزرگمرد جاودانه موسیقی ایرانزمین، استاد محمدرضا شجریان که ما نیز در نهمین دوره از جشنواره ملی موسیقی جوان افتخار میزبانی و همراهی ایشان به عنوان عضو شوراهای تخصصی را داشتیم، ولی متأسفانه در ادامه کار تقدیر یارمان نبود... از طرف خودم و استادان و همکاران گرانقدرم به جامعه موسیقی و ملت ایران عمیقاً تسلیت عرض میکنم... امیدوارم در آینده و در زمان مقتضی جایزهای ویژه به نام و یاد ایشان، بهگونهای که شایسته و درخورِ شأن و منزلتِ این بزرگمرد تاریخ موسیقی ایران و جهان باشد، در همین جشنواره یا رویدادهای مشابه تدارک دیده شود.» اسعدی که هشت دوره دبیری این جشنواره را برعهده داشته بیان کرد: «بهدلیل شرایط جهانی و عالمگیرِکرونا، در این دوره از جشنواره با وضعیت پیچیده و پُر چالشی مواجه بودیم اما، علیرغم تمام این پیچیدگیها، با حمایت و همکاری مسئولان محترم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، همکاران عزیزم در انجمن موسیقی ایران و بویژه استادان گرانقدر، این دوره از جشنواره نیز بهطور شایستهای برگزار شد. در هر حال توانستیم امسال بیشترین تعداد شرکتکننده را جذب کنیم (حدود ۲۴۰۰ شرکتکننده) که از تمامی ادوار پیشین جشنواره تعداد بیشتری بوده است و این مهم حاکی از بارقههای امیدی است که علیرغم این وضعیت، امید به زندگی و نقش موسیقی در تحمل این شرایط و امیدبخشی به آینده قابل توجه بوده است... به امید روزهایی بهتر، هم برای موسیقی و هم برای مردم ایران و جهان...»
پس از صحبتهای اسعدی متن پیام محمد اللهیاری مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان به مخاطبان ارائه شد و در پایان هیأت داورانِ چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان، برگزیدگان بخشهای مختلف را اعلام کردند.
یادی از خسرو آواز ایران در جشنواره چهاردهم
اما این دوره از جشنواره جدا از اجرا و رقابتی متفاوت که با حضور2 هزار و 350 شرکت کننده برگزار شد، توانست نسبت به دورههای قبل، علاقهمندان بسیاری را به خود جذب کند تا آنجا که برخی شرکت کنندگان از شهرهای مختلف برای نخستین بار در این آزمون حضور و رقابت داشتند. اما یکی از بخشهای ویژه آیین اختتامیه چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان، یادبود خسرو آواز ایران بود که در این بخش برخی داوران جشنواره نظیر حسین علیزاده، حمیدرضا نوربخش، محمدرضا درویشی، داریوش پیرنیاکان، بهروز همتی، علیاصغر شاهزیدی، داوود گنجهای و حسین بهروزینیا از محمدرضا شجریان گفتند و یاد این استاد بزرگوار را گرامی داشتند. نکته دیگر اینکه هومان اسعدی، دبیر جشنواره پیشنهاد کرد در آینده و در زمان مقتضی جایزهای ویژه به نام و یاد استاد شجریان در همین جشنواره یا رویدادهای مشابه تدارک دیده شود.
به نسل آینده موسیقی ایران امیدوارم
اما در ابتدای مراسم اختتامیه پیام سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط سیدعباس سجادی مجری مراسم قرائت شد. و بعد از آن پیام حسین علیزاده آهنگساز و نماینده بخش موسیقی ایرانی برای چهاردهمین جشنواره موسیقی جوان پخش شد.
در بخشی از این پیام آمده: «جوانها به ما انرژی مضاعف میدهند که همچنان این جشنواره را ادامه دهیم. این جشنواره کمبودها و حسنهای زیادی دارد که با همفکری و نظر همه دوستان شرکتکننده میتوانیم جشنواره را به حالت ایدهآل برسانیم. واقعاً جای تبریک و تشکر دارد که انجمن موسیقی ایران در این شرایط جشنواره را برگزار کرد و اجازه نداد روند برگزاری جشنواره متوقف شود.»
او در ادامه پیام خود به کیفیت اجراها اشاره کرد: «من در مرحله اول نسبت به اجراها انتقاد داشتم و کیفیت اجراها برای من رضایتبخش نبود ولی جالب است که شرکتکنندگان بخش نهایی در این مدت کوتاه توانسته بودند پیشرفت کنند و کیفیت خوبی را از خودشان ارائه بدهند. ما در قضاوتها گاهی حیفمان میآمد که فقط سه برنده اعلام کنیم و به همین خاطر در برخی بخشها تعداد برندگان بیشتری را اعلام کردیم.»
این آهنگساز تمام شرکتکنندگانی را که به مرحله نهایی رسیدند برنده خواند و هدف جشنواره را حضور جوانان و کسب تجربه اعلام کرد:
«جشنواره امسال در زمینه خلاقیت نتایج بسیار خوبی داشته است، من خودم راغب هستم که بخش خلاقیت را بهعنوان یکی از بخشهای عمده جشنواره در نظر بگیریم تا بچهها از خودشان اثر خلق کنند. به نظرم اگر ما این بخش را گسترش بدهیم نتایج بهتری خواهیم گرفت. گاهی در جشنواره استعدادهای عجیب و غریبی پیدا میشوند که ما میگوییم ای کاش استاد یا معلم این جوانها را میدیدیم و به آنها میگفتیم مثلاً در این مسائل دقت بیشتری کنند.»
او بر آموزش درست، مشاوره و معلمان خوب تأکید و از معلمینی که شاگردان به این خوبی تربیت کردهاند، تشکر کرد.
بارقههای امید در روزهای سخت مردم
ادامه برنامه نمایش پیام سید مجتبی حسینی معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و بعد از آن هومان اسعدی دبیر چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان روی سن آمد و در سخنانی گفت :«پیش از هر چیز بر خود واجب میدانم که یادی کنم از بزرگمرد جاودانه موسیقی ایرانزمین، استاد محمدرضا شجریان که ما نیز در نهمین دوره از جشنواره ملی موسیقی جوان افتخار میزبانی و همراهی ایشان به عنوان عضو شوراهای تخصصی را داشتیم، ولی متأسفانه در ادامه کار تقدیر یارمان نبود... از طرف خودم و استادان و همکاران گرانقدرم به جامعه موسیقی و ملت ایران عمیقاً تسلیت عرض میکنم... امیدوارم در آینده و در زمان مقتضی جایزهای ویژه به نام و یاد ایشان، بهگونهای که شایسته و درخورِ شأن و منزلتِ این بزرگمرد تاریخ موسیقی ایران و جهان باشد، در همین جشنواره یا رویدادهای مشابه تدارک دیده شود.» اسعدی که هشت دوره دبیری این جشنواره را برعهده داشته بیان کرد: «بهدلیل شرایط جهانی و عالمگیرِکرونا، در این دوره از جشنواره با وضعیت پیچیده و پُر چالشی مواجه بودیم اما، علیرغم تمام این پیچیدگیها، با حمایت و همکاری مسئولان محترم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، همکاران عزیزم در انجمن موسیقی ایران و بویژه استادان گرانقدر، این دوره از جشنواره نیز بهطور شایستهای برگزار شد. در هر حال توانستیم امسال بیشترین تعداد شرکتکننده را جذب کنیم (حدود ۲۴۰۰ شرکتکننده) که از تمامی ادوار پیشین جشنواره تعداد بیشتری بوده است و این مهم حاکی از بارقههای امیدی است که علیرغم این وضعیت، امید به زندگی و نقش موسیقی در تحمل این شرایط و امیدبخشی به آینده قابل توجه بوده است... به امید روزهایی بهتر، هم برای موسیقی و هم برای مردم ایران و جهان...»
پس از صحبتهای اسعدی متن پیام محمد اللهیاری مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان به مخاطبان ارائه شد و در پایان هیأت داورانِ چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان، برگزیدگان بخشهای مختلف را اعلام کردند.
بسیج ملی علیه کرونا
- روحانی: در روند مبارزه با کرونا ، اعمال حاکمیت ضروری است
- شناسایی و غربالگری مبتلایان افزایش مییابد
- 88 درصد فوتیهای کرونا سالمند یا بیمار زمینهای هستند
- محدودیتهای کرونایی در43 شهر تمدید و برای 46 شهر دیگر و مراکز 25 استان اجرا می شود
گروه سیاسی/ جلسه دیروز ستاد ملی مقابله با کرونا مصوبات جدیدی را به همراه داشت. به گفته رئیس جمهوری در این جلسه از روز چهارشنبه به مدت 10 روز محدودیتهای تازهای در مراکز 25 استان و 46 شهرستان کشور اعمال خواهد شد. به گفته حجتالاسلام حسن روحانی، یکی از نواقصی که در گذشته داشتیم این بود که مصوبات مهم و خوبی که در ستاد ملی مقابله با کرونا تصویب و ابلاغ میشد خوب و دقیق اجرا نمیشد یا اصلاً اجرا نمیشد. به همین خاطر، رهبر معظم انقلاب دستور دادند قرارگاه عملیاتی تشکیل شود که تمامی مصوبات را تا مراحل نهایی دنبال و اجرا کند و آنجایی که نیازمند ضمانتهای اجرایی است، توسط ضابطین قوه قضائیه و مأموران نظارتی انجام شود.
به گزارش ایرنا، وی افزود: برای آنکه در برابر این بیماری موفق شویم، همه باید به وظایف خود عمل کنیم؛ به این معنا که دولت به معنی عام کلمه وظایفی دارد و بهداشت و درمان بهعنوان بخشی که در میدان این مبارزه است، وظایف خاصی دارد. بنابراین بخشی از این وظایف برعهده دولت است، چه تجهیزاتی که باید تولید یا خریداری شود و چه کاری که کادر بهداشت و درمان انجام میدهد. روحانی با بیان اینکه بخش دیگر از کار برعهده مردم است، تصریح کرد: اگر مردم با همه توان به صحنه نیامده و همکاری نکنند، در برابر این بیماری موفق نمیشویم. مهمترین مسأله همکاری و همراهی مردم و مراعات و اجرای پروتکلها و دستورالعملهاست.
روحانی افزود: آمار ما هم نشان میدهد که ۸۸ درصد فوتیها از سالمندان یا افرادی هستند که دارای بیماری زمینهای هستند. در اینجا میتوانیم بگوییم که غیر از انضباط اجتماعی و مسئولیت اجتماعی که این دو بسیار مهم است، اعمال حاکمیت هم باید در کنار آن قرار بگیرد. وی تصریح کرد: ما نمیتوانیم فقط به اینکه جامعه ما انضباط دارد یا مردم ما احساس مسئولیت میکنند، اکتفا کنیم و کار دیگری انجام ندهیم مخصوصاً الان در ایامی که با آن مواجه هستیم و از دوران ماه محرم، صفر و ایام عزا عبور کردهایم و بیشتر مجالس جشن، سرور، دورهمیها، عروسیها برقرار میشود این مقررات باید دقیق اجرا و پیاده شود.
رئیس جمهوری پیش از این رحمانی فضلی وزیر کشور را به ریاست قرارگاه عملیاتی مقابله با کرونا و علیرضا رئیسی معاون وزارت بهداشت را به عنوان سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا منصوب کرده بود. در جلسه دیروز هم روحانی تشریح مصوبات جدید جلسه را به رئیسی محول کرد.
رئیسی هم در تشریح این مصوبات گفت: محدودیتهای اعمال شده در 43 شهرستان که در گروههای شغلی 2، 3 و 4 در هفته گذشته اعمال شده بود، برای یک هفته دیگر تمدید شد. همچنین در ۲۵ مرکز استان از روز چهارشنبه تا جمعه بعد یعنی برای ۱۰ روز، محدودیتها اعمال خواهد شد. در این 25 مرکز استان فعالیتهای گروه شغلی 3 و 4 که عمدتاً آموزشی و محل تجمع است، برای 10 روز ممنوع میشود. مضاف بر آنکه در 46 شهر جدید هم محدودیتهایی در گروه شغلی 2، 3 و 4 اعمال میشود.
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا در تشریح گروههای شغلی 3 و 4 گفت: گروههای شغلی 3 شامل دانشگاهها، مدارس، زبانسراها، آموزشگاههای فنی و حرفهای، کتابخانهها، استخرهای سرپوشیده، موزهها و موزه باغها، سینما و تئاتر، آرایشگاهها، مساجد و مصلاها و ممنوع بودن برگزاری هرگونه آزمون حضوری جزو گروه 3 شغلی است.
رئیسی ادامه داد: گروه 4 شغلی از جمله برگزاری مراسم اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و همایشها، فعالیت باشگاههای ورزشی، مدارس شبانهروزی، کافه و قهوهخانهها ممنوع است که این گروههای شغلی 3 و 4 مقرر شد در مراکز استانهای زیر به مدت 10 روز از روز چهارشنبه محدودیتها اعمال شود. وی افزود: استانهای: البرز، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی و غربی، فارس، خوزستان، کردستان، اصفهان، قم، مرکزی، خراسان جنوبی، اردبیل، کرمانشاه، بوشهر، هرمزگان، یزد، لرستان، خراسان شمالی، ایلام، چهارمحال و بختیاری، همدان، زنجان، سمنان، کرمان و تهران هم که از قبل شامل این محدودیتها شده است. به گفته وی مقررات و محدودیتهای سختگیرانهای برای 46 شهرستان جدید علاوه بر 43 شهرستان قبلی در ردههای شغلی 2، 3 و 4 اعمال خواهد شد.
رئیسی در تکمیل صحبتهای قبلی و در تشریح ردههای شغلی گروه 2 افزود: گروههای شغلی 2 عبارتند از: پاساژ، مراکز خرید و مالها، تمرین و انجام مسابقات ورزشی، مساجد، مصلاها، قنادی و شیرینی فروشیها، آبمیوه و بستنی فروشیها، مراکز تهیه و طبخ غذا که اگر بیرونبر باشد میتوانند باز باشند، آرایشگاههای مردانه، بازار فروش خودرو، مراکز شمارهگذاری اتومبیل، بازار فروش فرش، موکت، فرش ماشینی، اسباب بازی فروشیها، فروش لوازم خانگی، عمدهفروشیها و خردهفروشیها، خدمات چاپ و دیجیتال، تزئینات داخلی ساختمانی، کادوفروشیها، پارچهفروشــــــــــیها، عکاسیها، آژانسهای مشاوره املاک، پرده سراها، فروش مبلمان، کیف و کفش، نوشت افزار، خیاطی و خرازیها و لوازم آرایشی و بهداشتی جزو گروه شغلی 2 هستند که در 46 شهرستان زیر به مدت یک هفته محدودیت اعمال خواهد شد.
شهرستانهای جدید که محدودیتها برای آنها اعمال میشود به شرح زیر هستند؛ اهر، بناب، شبستر، میانه، اشنویه، بوکان، خوی، تکاب، سلماس و نقده، کاشان، شهرضا، مبارکه، مشکین شهر، نظرآباد، بیرجند، طبس، قائنات، تربت حیدریه، سبزوار، کاشمر، گناباد، نیشابور، اسفراین، دامغان، گرمسار، ممسنی، سقز، سنندج، کامیاران، مریوان، زرند و شهر بابک، جوانرود، سرپل ذهاب و کنگاور، دلفان، رامسر، خمین، اسدآباد، بهار و کبودرآهنگ، بافت و میبد. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: با این حساب 43 شهرستان از قبل و 46 شهرستان جدید که در مجموع 89 شهرستان میشوند اکنون دچار محدودیتها در ردههای شغلی 2، 3 و 4 هستند و 25 استان جدید و مرکز استانها شامل محدودیتهای گروه 3 و 4 میباشند.
اجرای طرح غربالگری کرونا به صورت وسیع
عبدالرضا رحمانی فضلی رئیس قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا هم دیروز در نخستین جلسه آن گفت: بحث نحوه اجرای مصوبات مطرح است. ما باید هممنطقهای و هممحلهای مصوبات را اجرا کنیم. استانداران و رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی میتوانند در هر استان و شهرستان در این حوزه کمک کنند. در محلات از نیروی انتظامی استفاده کردیم که موفق بوده و باید از هلال احمر نیز کمک بگیریم.
به گزارش ایسنا، وی افزود: چندین بار تأکید شده است که وزارت صمت متولی موضوع کمبود ماسک است و برخلاف اعلام مسئولان هنوز در برخی از مناطق دسترسی به ماسک سخت است لذا باید وزارت صمت و بهداشت به این موضوع ورود پیدا کنند.
رحمانی فضلی ادامه داد: ظرف یک هفته گزارش تمام اقدامات باید به قرارگاه ارسال شود تا نقاط ضعف را احصا کنیم. اجرای طرح غربالگری و تشخیص باید به صورت وسیع در اولویت قرار گیرد و تمام دستگاهها به وزارت بهداشت کمک کنند و دادستان نیز باید ضمانت اجرایی آن را بدهد.
وزیر کشور تأکید کرد: باید بتوانیم هر کسی که به ویروس کرونا مبتلا میشود را ردیابی کنیم و افراد مرتبط با او را شناسایی و از لحاظ بیماری تحت نظر قرار دهیم. دامنه غربالگری وسیع میشود و از این که آمار ابتلا افزایش پیدا میکند نباید نگران باشیم. چرا که وقتی زود بتوانیم مبتلایان را شناسایی کنیم آمار فوتی ما کاهش پیدا میکند. رحمانی فضلی در بخش پایانی به موضوع شاخص آلودگی هوا و ارتباط آن با شیوع ویروس کرونا و افزایش فوتیها اشاره کرد و افزود: وزیر بهداشت باید با همکاری سازمان محیط زیست این ارتباط را شناسایی کنند تا شاخصهای تعطیلی ما بر اساس آن تغییر کند. استانداران و فرمانداران متناسب با سیاستها باید عمل کنند و اختیاراتی در چارچوب قانون داده خواهد شد. وی ادامه داد: ما از ایجاد ساختار جدید و وسیع باید پرهیز کنیم. دستگاههای اجرایی باید وظایف خود را عمل کنند و کمیتهها و دستگاههای اجرایی نیز باید مصوبات را با جدیت پیگیری کنند. لذا درخواست میکنم با پیگیری مصوبات در جهت کاهش تعداد بستریها و مبتلایان گام برداریم.
پیام فرهنگی – سیاسی ایران به طرفین جنگ قرهباغ
به جنگ پایان دهید
۱۲۰ هنرمند ایران خواستار صلح میان کشورهای همسایه شدند
دو پیام از ایران به طرفین مناقشه قرهباغ برای پایان دادن به جنگ و استقرار صلح در قفقاز ارسال شد: یکی با امضای جمعی از کنشگران فرهنگ و هنر که به صورت بیانیهای سرگشاده منتشر شد و دیگری طرح ابتکاری که دیپلماتهای وزارت خارجه تدوین کردند و عباس عراقچی آن را به باکو، مسکو، ایروان و آنکارا برد و طرفین جنگ، جمهوریهای آذربایجان و جمهوریارمنستان از آن استقبال کردند.
روز جمعه بیش از ۱۲۰ نفر از هنرمندان، فیلمسازان و دیگر کنشگران عرصه فرهنگ و هنر در بیانیهای خواستار صلح میان کشورهای همسایه خود، جمهوریآذربایجان و ارمنستان، در مناقشه قرهباغ شدند.
در میان امضاکنندگان این بیانیه که ایلنا منتشر کرده، اسامی بهمن فرمانآرا، کیومرث پوراحمد، کیانوش عیاری، جعفر پناهی، واروژ کریم مسیحی، عزیزالله حمیدنژاد، حمید نعمتالله، علی مصفا، علیرضا رئیسیان، همایون اسعدیان، کامبوزیا پرتوی، هانیه توسلی، محمدعلی نجفی، محسن امیریوسفی، سامان سالور، مائده طهماسبی، محمدمهدی عسگرپور، داریوش فرهنگ، رضا بابک، بیژن عبدالکریمی، علیرضا داوودنژاد، عباس مخبر، احمد پوری، آندرانیک خچومیان و... دیده میشود.
در این بیانیه با اشاره به استثمارگرانی که بار دیگر «ملتهای قفقاز و اقوام گوناگون منطقه را که در گذر سالیان کنار یکدیگر با صلح و آرامش زندگی میکردند به جنگ واداشتهاند» آمده: «جنگافروزان با نقشهای قدیمی و با تحریک احساسات ملی، قومی و مذهبی، میان ارمنیها، آذریها، کردها و دیگر اقوام، تفرقهافکنی میکنند و زمینههای تجزیه کشورها را برای غارت منابع طبیعی و ثروتهایشان فراهم میسازند. سرمایهسالاری اینبار آتش جنگ را میان کشورهای جمهوری ارمنستان و جمهوری آذربایجان به بهانه قرهباغ برافروخته و میخواهد دامنه آن را به کشورهای پیرامون و همسایه، بویژه ایران که در درازنای تاریخ، بستر همزیستی و همبستگی اقوام گوناگون بوده است، گسترش دهد. اکنون فجایع این جنگ، روزبهروز فراگیر شده و گروههای تروریستی به منطقه گسیل شدهاند تا با جنایت و نسلکشی، راه چپاول ملتها هموار شود. ما کنشگرانِ گستره فرهنگ و هنر، از ملت و اقوام گوناگون ایرانی و کشورهای همسایه میخواهیم که خود را از آتش جنگ دور کرده و هوشمندانه و با اتحاد، نقشه جنگافروزان را برهم زنند. از سوی دیگر لازم است دولتهای داعیهدار حقوق بشر و سازمانهای جهانی، از آن جمله سازمان ملل متحد، تنها به انتشار بیانیههای تکراری اکتفا نکنند و برای پایان دادن به این جنگ که بیگمان هزاران کودک و زن و مرد، قربانی آن خواهند شد، اقدامی عملی و فوری را در دستور کار خود قرار دهند.»
جزئیاتی از طرح پیشنهادی ایران برای قرهباغ
علاوه بر اهالی فرهنگ و هنر، دیپلماتهای ایرانی نیز این روزها در تکاپوی آن هستند که طرح صلح بین دو همسایه شمالی را ارائه و اجرایی کنند. طرح پیشنهادی ایران به روایت سیدعباس عراقچی، معاون وزیر خارجه مبتنی بر واقعبینی و در نظر گرفتن واقعیت صحنه است. او به خبرگزاری روسی ریانووستی گفته:«تاکنون سه دور آتشبس در قرهباغ برقرار شده که شکست خورده است. به نظرم یکی از دلایلش این است که واقعیت منطقه و واقعیات میدانی در آن لحاظ نشده است. طرح جمهوری اسلامی ایران در واقعیت آتشبس را به مرحله دوم میبرد و در قدم اول بر یکسری اصول تأکید میکند و از کشورهای درگیر میخواهد که آنها هم پایبندی خودشان را ثابت کرده و عملاً آن را نشان دهند و به آن احترام بگذارند. این اصول شامل اصول پذیرفته شده بینالمللی به علاوه یکسری اصول خاص که مربوط به این بحران میشود که شامل خاتمه اشغال، احترام به تمامیت ارضی، احترام به حاکمیتها، اصل تغییرناپذیری مرزها که خیلی مهم میباشد، احترام به حقوق اقلیتها، احترام به حقوق بشردوستانه، عدم حمله به مراکز و افراد غیرنظامی، بازگشت آوارگان و اصولی از این دست است که مورد پذیرش بینالمللی قرار دارد. بر پایه این اصول است که باید مذاکرات شکل گیرد و حتی آتشبس نیز بر پایه این اصول شکل گیرد.»
توافق برای هدف قرار ندادن غیرنظامیان
دور جدید مذاکرات حل مناقشه قرهباغ جمعه شب با حضور «جیهون بایرام اف» و «زهراب مناتساکانیان» وزیران خارجه جمهوریآذربایجان و جمهوریارمنستان و «ایگور پاپوف»، «استفان ویسکونتی» و «آندره شافر» نمایندگان روسیه، فرانسه و امریکا در گروه میانجی مینسک آغاز شد و تا بامداد دیروز (شنبه) ادامه داشت. به گزارش ایرنا، پس از پایان این دور از مذاکرات، کشورهای عضو گروه مینسک بیانیه مشترکی صادر کردند که در آن آمده است طرفین مناقشه بدون به خطر انداختن اجرای آتشبس یا سایر تعهدات، در خصوص برداشتن برخی گامها به منظور توقف درگیریها در قرهباغ توافق کردند. توافقات حاصله در این مذاکرات شامل خودداری طرفین مناقشه از حمله عمدی به افراد غیرنظامی یا مناطق غیرنظامی، مشارکت فعال در مبادله اجساد جانباختگان در میدان نبرد و فراهم کردن شرایط لازم در این زمینه برای فعالیت کمیته بینالمللی صلیب سرخ و نماینده رسمی سازمان امنیت و همکاری اروپا و ارائه لیست اسیران جنگی با هدف تأمین مبادله آنهاست.
صفحات 2 و 19 را بخوانید
دو روایت از پرستاران خصوصی بر بالین بیماران کرونایی
بیرون کشیدن زندگی از دهان مرگ
محمد معصومیان
گزارش نویس
پرستار هستند اما نه پرستار رسمی؛ آنها خصوصی یا به قول خودشان «پرایوت» هستند و در ازای هر شبانه روز 400 تا 500 هزار تومان میگیرند. پرستارانی که خدمات بیشتری به مشتریان خود میدهند و مراقبت ویژهای از آنها در بیمارستان میکنند. شغلی که پیش از شیوع کرونا هم وجود داشته و بیماران در بیمارستانها از این امکان استفاده میکردند اما با پیش آمدن همهگیری کووید 19، بازار پردرآمدتری شده است. باوجود این کار هرکسی نیست که به بیمارستان مملو از بیمار برود؛ کار سخت و پرخطر پرستاری از بیماران کرونایی که لابد به حقوقی که میگیرند میارزد! اولین بار که تراکتی از این شغل روی دیوارهای شهر دیدم از خودم پرسیدم من برای چه مقدار پول حاضرم یک شبانه روز از بیماری پرستاری کنم، آن هم بدون اینکه شغل رسمیام این باشد و تخصصی در این زمینه داشته باشم؟ میخواستم بدانم چطور زندگی میکنند و این شغل ترسناک را چطور انتخاب کردهاند؟
صدای خفه پرویز از پشت ماسک با صدای بلندگوهای بیمارستان درهم میآمیزد. بالای سر بیمار کرونایی در یکی از بیمارستانهای تهران است. 43 سال سن دارد و بعد از 8 سال کار در زمینه پخش تراکت، کارت و پوستر در شهر که درآمدی ناچیز داشته به این کار روی آورده است. پیش از آمدن به بیمارستان هم پرستاری از بیماران در منزل را در تجربیات خود دارد. به قول خودش با شیوع کرونا برای خودش شغل درست کرده است. آنطور که میگوید 20 سال پیش از یکی از شهرهای اصفهان همراه پدر و مادرش به تهران مهاجرت کرده تا شغلی پیدا کند: «خانه پدر و مادرم در تهران است اما بعد از مشکلاتی که داشتیم من از آنها جدا شدم و تنها در خوابگاه دانشجویی و کارگری زندگی میکنم.»
بعد از اینکه پرویز تراکتهای خودش با مضمون پرستاری از بیماران در بیمارستان را در شهر پخش کرد شرکتی از او خواست باهم همکاری کنند. پیدا کردن مشتری از آنها و کار از او. حالا این اولین بار است که بالای سر یک بیمار کرونایی رفته است. پرویز هنوز ازدواج نکرده و پول خوبی که این کار برای او دارد باعث شده خطرش را هم به جان بخرد: «پول خوبی دارد و میخواهم کار کنم و پول جمع کنم که بتوانم ازدواج کنم و بالاخره بچهدار بشوم. همه این سالها خیلی کار کردم اما پولی درنمیآوردم که بتوانم ازدواج کنم. اما اینبار تصمیم گرفتهام پول جمع کنم و بالاخره سروسامانی به زندگیام بدهم. از تنهایی و زندگی در خوابگاه خسته شدهام و دیگر نمیخواهم به خانه پدر و مادرم برگردم.» موقعیت عجیبی است که به دل مرگ بروی برای ساختن زندگی.
او که حالا سومین شب حضور خود در بیمارستان را سپری میکند معتقد است بیماری و مرگ و زندگی و روزی دست خداست و دیگر ترسی از بیماری ندارد چون برای هدفی بزرگتر که ازدواج است در حال تلاش است: «اینجا پوشک عوض میکنم، ملافه عوض میکنم، زیرانداز میاندازم، میشورم و جمع میکنم و لباس و روبالشی عوض میکنم. پرسنل بیمارستان هم با من خوب هستند چون به آنها هم کمک میکنم.» او دیپلم تجربی دارد و منتظر است کرونا تمام بشود تا دوره کوتاه بهیاری را پشت سر بگذارد و در این کار حرفهایتر بشود.
یحیی هم پرستار بیماران کرونایی است و تا به امروز دو نوبت از این بیماران را در بیمارستان پرستاری کرده است: «اولی زنده ماند و دومی که 76 ساله بود از دست رفت، ریهاش خیلی درگیر شده بود و کاری از دست کسی برنمیآمد»؛ 57 ساله است و تاجر ورشکسته فرش در سالهای دهه70. همان سالهایی که شرکت تعاونی ثبت کرده بود و 800 نفر پرسنل برای او کار میکردند. او 6 فرزند داشت که یکی از آنها 4 سال پیش به رحمت خدا رفت و یحیی ماند و ورشکستگی اقتصادی و دلشکستگی:«بعد از اینکه محمولهای معادل 50 میلیون تومان فرش را به مقصد کانادا فرستادم در آبهای امریکا بهخاطر تحریمها توقیف شد، همه دار و ندارم بر باد رفت. خانه و زندگی را فروختم تا بدهیهایم را صاف کنم. بعد هم که فرزندم به رحمت خدا رفت سکته کردم و یک سوم قلبم فلج شد و دیگر نتوانستم کار سنگین بکنم.»
او بعد از ورشکستگی 10 سال آشپز یک شرکت بود و از این راه امرار معاش میکرد اما بعد از سکته دیگر توانایی برای کار سنگین نداشت و به فکر پرستاری در منازل افتاد که به نظرش شغلی سبکتر میآمد: «دوره بهیاری گذراندم و تزریقات یاد گرفتم و الان دو سال ونیم است شغلم این است.»
یحیی که در همه این سالها فرزندانش یکی یکی ازدواج کردهاند حالا یک فرزند دانشجو دارد که باید خرج او را بدهد در کنار اجاره خانه و خرجهایی که هر روز روی دوشهای او بیشتر سنگینی میکند: «خدا نکند آدم آبرودار از بالا پایین بیاید. ما نوه و نتیجه داریم و اینها فشار روی ما میآورد و مجبورم این کار را برای پول خوبی که دارد انجام بدهم.»
یحیی تعریف میکند که بار اول که برای پرستاری از یک بیمار کرونایی به بیمارستان میرفت حسابی مضطرب بود، قلب ضعیفش در کف دستش میتپید اما نمیتوانست از درآمد خوب این کار بگذرد: «با گان و شیلد و ماسک و دستکش وارد بخش میشوم. قرص دادن، خالی کردن سوند و غیره را با دستکش انجام میدهم و ضدعفونی میکنم. یک لحظه هم شیلد و ماسک را از صورتم برنمیدارم چون فضا خیلی آلوده است؛ حتی غذا را هم بیرون فضای بخش میخورم. خدا را شکر تا حالا نگرفتهام و مبتلا نشدهام، اما اضطراب هست بخصوص بار اول.»
میپرسم خانواده بعد از برگشتن او از بیمارستان چه حالی داشتند؟ میگوید: «با توجه به اینکه پسرم در خانه پدربزرگ با داییاش که همسن خودش هست زندگی میکند و در منزل نیست خیلی نگران نبودم. همسرم هم پرستار است و در خانه مردم پرستار بیماران غیرکرونایی است و در خانه نیست. هر هفته 4 روز شیفت میرود. ما خیلی رابطه نداریم و هفتهای یک روز همدیگر را میبینیم. برای همین خیلی نگران نبودم که خدای نکرده ناقل باشم.»
با صدایی خسته و غمگین از تجربیات و دیدههایش در بیمارستان میگوید از جوانی 27 ساله که با پای خودش به بیمارستان آمد و سه روز بعد فوت کرد. وقتی از این جوان حرف میزند انگار از فرزند از دست رفته خودش حرف میزند؛ مثل پدری داغدیده که هر چیزی او را یاد فرزندش میاندازد: «آدم وقتی اینها را میبیند واقعاً ناراحت میشود. پرستاران بیمارستان واقعاً در عذاب هستند. مردم هم رعایت نمیکنند. تا کسی به چشم خود نبیند نمیفهمد این بیماری چقدر خطرناک است. شما حتماً در روزنامه بنویسید که مردم رعایت کنند.»
تلاش میکنند تا زنده بمانند، از جان مایه میگذارند تا آبروی خود را حفظ کنند. نه داشتن قلبی نیم بند و نه تنهایی در 43سالگی هیچ کدام باعث نشده از پای بیفتند. هر دو میدانند چه شغل ترسناکی انتخاب کردهاند اما چارهای دیگر هم نداشتند. برای ساختن زندگی از دل آتش میگذرند.
مصرف بنزین روی کانال 75 میلیون لیتر در روز قرار گرفت
مصرف بنزین؛ یکسال پس از سهمیه بندی
عطیه لباف
خبرنگار
آخرین باری که مصرف بنزین به حوالی 100 میلیون لیتر در روز رسید، چنین روزهایی در سال گذشته بود. نیمه اول آبان 1398، مصرف به بالاترین رقم پایدار خود رسیده بود و اگر با همان فرمان جلو میرفت، ایران در سال 1400 دوباره واردکننده بنزین میشد. این درحالی بود که فقط یک سال از افتتاح بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی جهان میگذشت؛ پالایشگاه عظیم تولید بنزین که به واسطه بهرهبرداری از آن، ایران در این زمینه خودکفا و حتی صادرکننده شده بود.
اکنون یک سال از آن روزها و از آبان ماهی که بنزین در آن با تصمیم سه قوه در دو نرخ 1500 تومان سهمیهای و 3000 تومان آزاد سهمیهبندی شد، میگذرد. در این مدت مسائلی مانند شیوع ویروس کرونا، افزایش فشار تحریمها و کاهش ارزش پول ملی رقم خورده که بیتأثیر روی مؤلفههای قیمت و میزان مصرف بنزین نبوده است. با در نظر گرفتن تمام این عوامل یک بار دیگر به پرونده بنزین نگاه میاندازیم.
مصرف از پیشبینیها جا ماند
پیگیری خبرنگار ما نشان میدهد که مصرف بنزین بهصورت میانگین در 7ماه نخست امسال، 75 میلیون لیتر در روز بوده است. یعنی حداقل 25 میلیون لیتر مازاد تولید در کشور وجود دارد که به واسطه همین ظرفیت تولید، ایران توانسته است به یکی از معدود کشورهای صادرکننده این سوخت استراتژیک تبدیل شود. اما آیا سهمیهبندی بنزین در آبان 1398 عامل این کاهش مصرف بوده است؟
بررسیها نشان میدهد که سهمیهبندی در سه ماه آذر، دی و بهمن 1398 تنها عامل مدیریت مصرف بوده و پس از آن روند عادی شدن مؤلفه قیمت کلید خورد. اما شیوع ویروس کرونا و اعمال محدودیتهای تردد باعث حفظ مصرف روی رقم
75 میلیون لیتر در روز شد. اکنون مصرف حتی از پیشبینیها هم اندکی کمتر است.
شهرام رضایی، مدیر پیشین برنامهریزی شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی اواخر آذرماه 1398 در گفتوگویی با روزنامه ایران اعلام کرد: «متوسط مصرف بنزین از ابتدای سال 1398 تا قبل از آغاز سهمیهبندی در حدود 97.3 میلیون لیتر در روز بود. اما آمارها از 24/8/1398 تا 21/9/1398 نشان میدهد که متوسط مصرف به حدود 77.3 میلیون لیتر در روز کاهش یافته است. میزان مصرف پیشبینی شده برای سال 1399 تا پیش از سهمیهبندی حدود روزانه 106 میلیون لیتر بود اما با سهمیهبندی انجام شده، پیشبینی میشود مصرف به 86 میلیون لیتر در روز کاهش یابد.»
این پیشبینی که البته با در نظر گرفتن ثبات در قیمتهای نسبی انرژی در سبد مصرفی خانوار و بدون درنظرگرفتن تغییرات نرخ ارز ارائه شده بود، بازهم از مصرف کنونی بالاتر است.
همان زمان بیژن زنگنه، وزیر نفت نیز پیشبینی کرده بود که «اگرچه مصرف بنزین بعد از سهمیهبندی، حدود 20 میلیون لیتر در روز کاهش یافت؛ اما این میزان احتمالاً در آینده کمتر شود، زیرا مردم به قیمت بنزین عادت میکنند و مصرف بنزین دوباره افزایش خواهد یافت.» اما محدودیتهای ناشی از همهگیری کووید-19 و تا اندازهای انقباض اقتصادی کشور باعث شد مصرف حتی از پیشبینیها نیز جا بماند.
نگاهی به روند مصرف یک ساله
با بررسی یک سال گذشته مشخص میشود که بیشترین کاهش مصرف مربوط به اواخر اسفند ماه 1398 و فروردین 1399 بوده است. نوروز امسال مصرف بنزین به روزی 44 میلیون لیتر نیز رسید که تقریباً در یک دهه اخیر بیسابقه بود. وقتی در این تاریخ علت را جستوجو میکنیم، علت کاهش مصرف، سهمیهبندی نبود و کرونا این اتفاق را رقم زده بود.
علاوه بر کاهش داخلی مصرف، بیماری کرونا با کاهش قیمتهای جهانی سوخت و بسته شدن مرزها حتی قاچاق سوخت را طی سه ماه به صفر رساند.
بنزین، امروز ارزانتر از 24 آبان 1398
سهمیهبندی بنزین از ساعت صفر 24 آبان 1398 آغاز شد. جو روانی افزایش قیمت در روزهای ابتدایی بسیار بیشتر از تأثیر واقعی تغییرات بود. اما به عقب برگردیم و امروز پس از یک سال مجدداً این تغییرات را بررسی کنیم. زمانی که بنزین سهمیهای 1500 تومان شد، سهم بنزین در سبد هزینه خانوار 2.5 درصد بود؛ اما اکنون به مراتب از این رقم نیز پایینتر است. چرا که تمام اقلام سبد هزینه خانوار با تورم بالا رفته و قیمت بنزین ثابت مانده است. از اینرو قیمت نسبی بنزین در سبد هزینه خانوار حتی کاهش هم داشته است.
با بررسی قیمت این کالای استراتژیک بر مبنای نرخ فوب خلیج فارس و همینطور قیمتهای منطقهای نیز میتوان دریافت که امروز فاصله قیمتی بنزین در ایران و جهان حتی از قبل نیز بیشتر شده است. امروز بنزین در ایران حدود 5 سنت دلار فروخته میشود و در زمان اجرای سهمیهبندی بین 7 سنت دلار تا 10 سنت دلار بود. البته این قیمت برای 60 لیتر سهمیه است و در نرخ آزاد، دو برابر میشود. اما با در نظر گرفتن اینکه میانگین جهانی قیمت بنزین حدود 29 هزار و 750 تومان در لیتر - با محاسبه دلار آزاد - است، حتی در نرخ آزاد نیز فاصله معناداری میان ایران و جهان است. البته ناگفته نماند که در اردیبهشت ماه با کاهش قیمتهای جهانی بنزین، قیمت بنزین در ایران برابر و حتی بیشتر از برخی از کشورهای همجوار شده بود. اما اکنون مجدداً پس از یک سال از سهمیهبندی ایران بعد از ونزوئلا دومین بنزین ارزان دنیا را دارد. از اینرو کاهش مصرف بنزین امروز بیش از آنکه به خاطر سهمیهبندی باشد، به سبب شیوع ویروس کرونا و انقباض اقتصادی است. البته این موضوع در کشورهای دیگر نیز پس از شیوع ویروس کرونا رقم خورد. برای مثال سطح بنزین عرضه شده در امریکا اکنون ۹ درصد پایینتر از میانگین پنج ساله است. اکنون سؤالی که میماند این است که اگر بحران کرونا تمام شود؛ اقتصاد بهبود یابد و قیمت بنزین در همین نرخ کنونی بماند، آیا خودکفایی بازهم حفظ میشود؟
اهمیت قیمت نسبی بنزین در سبد هزینه خانوار
نصرالله سیفی
مدیرعامل اسبق شرکت بهینهسازی مصرف سوخت
کاهش مصرف بنزین از آبان ماه سال گذشته با سهمیهبندی آغاز شد اما اکنون دیگر این کاهش مصرف ارتباطی با سهمیهبندی ندارد. چراکه قیمت نسبی این کالای استراتژیک در سبد هزینه خانوار کاهش داشته است. اغلب کشورهای جهان برای بررسی در این زمینه، ملاک را قیمت نسبی میگذارند و ما نیز باید به این مؤلفه توجه داشته باشیم. با در نظر گرفتن کاهش قیمت نسبی بنزین، دیگر این شاخص قدرت بازدارندگی ندارد و آنچه کاهش حدود 25 میلیون لیتری بنزین در هر روز و ظرفیت صادراتی به این میزان را رقم زده است، شیوع ویروس کرونا و مسائل اقتصادی نظیر تورم و رکود و مشکلات ساختاری اقتصاد است. این مسأله یک زنگ خطر را نیز به صدا درمی آورد. به این ترتیب که اگر قیمتها در سطح کنونی مجدداً ثابت بماند، هم دولت مجبور به پرداخت یارانه پنهان بیشتر میشود و هم با رفع بحران کرونا و بهبود نسبی وضع اقتصاد شاهد جهش مصرف خواهیم بود. اکنون دولت بنزینی ارزانتر از قیمت تمام شده را به مردم میفروشد و ادامه این روند رانت برای افراد ثروتمند و برخوردار ایجاد میکند. در شرایط کنونی به سبب فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم و بحران اقتصادی کرونا شاید مجال اصلاح مجدد قیمت نباشد اما با گزینههایی مانند کارت انرژی یا روشهای مدیریتکننده مصرف، بتوان هم به کاهش رانت برخورداران و هم ممانعت از جهش مصرف در آینده نزدیک رسید. هر چند که اگر 50 تا 80 میلیارد دلار سوبسید انرژی از روشی صحیح وارد اقتصاد شود در بلندمدت برای تمام افراد جامعه منفعت به همراه خواهد داشت.
فرشاد مؤمنی پاسخ میدهد
چرا اقتصاد ایران را نباید به انتخابات امریکا گره زد
فرشاد مؤمنی
تحلیلگر اقتصادی
طی سه دهه گذشته بهصورت فزآیندهای در ادبیات اقتصاد سیاسی بینالمللی سخن از توانایی خارقالعاده مسئولان ایران در از دست دادن بهترین فرصتها و حاشیه روی و بیاعتنایی به الزامات بایده اداره اقتصاد ملی بر اساس مجموعه موازین و اصولی است که با عنوان دانش توسعه صورتبندی تاریخی، مفهومی و نظری شده است.
با کمال تأسف طی این سه دهه شواهد پرشماری از این قضیه وجود دارد، به خاطر دارم که چند سال پیش که به دلایل مشخصی از منظر اقتصاد سیاسی امریکا یک جنبش اجتماعی به نسبت گسترده با عنوان جنبش وال استریت فعال شد کسانی در ایران آنچنان ذوق زده شدند که به پایکوبی، جشن و سرور پرداختند و حتی در بعضی از تریبونهای بسیار ویژه جمهوری اسلامی، جنبش وال استریت را از علائم ظهور، تلقی کردند و به مردم وعده دادند که امریکا بزودی فرو خواهد پاشید.
در آن زمان از موضع مسئولیت کارشناسی و شرافت حرفهای، اخلاقی و درکی که از بایدههای توسعه ملی دارم و این طرز تلقیها را از بیخ و بُن با همه آنها مغایر میدانم مقالهای را منتشر کردم که بازتاب نسبتاً گستردهای داشت.
در آن مقاله بر چند نکته تمرکز کردم؛ نکته اول این بود که با استناد به مطالعات بسیار با کیفیتی که توسط سازمانهای اقتصادی بینالمللی صورت گرفته بود و نشان میداد که در فاصله سالهای ۱۹۷۵ تا ۲۰۰۴ اقتصاددانها و مدیریت اقتصادی امریکا توانستهاند ۱۲۴ بحران را پشت سر بگذارند، به آنها گفتم به اعتبار ویژگیهای خاص نظامهای آموزشی، پژوهشی، سیاسی و اجتماعی آن کشور این تجربهها در ذخیره دانایی آنها انباشته میشود و بنابراین آنها به اعتبار تبحری که در مواجهه با بحرانهای اقتصادی دارند قطعاً بحران وال استریت را هم پشت سر خواهند گذاشت و همه آن چیزهایی که در ذهنیت افراد دلسوز و اما فاقد صلاحیتهای علمی میگذارد و اعلام جشن و پایکوبی میکنند بیاعتبار است.
نکته دوم که در آن مقاله مورد اشاره قرار گرفت این بود که در اصول اگر قرار باشد که از سقوط یک ابرقدرت، آبی برای اقتصاد و جامعه ما گرم شود به دلایل ایدئولوژیک و ژئواستراتژیک سقوط اتحاد جماهیر شوروی به مراتب برای ما دلچسبتر و مهمتر از سقوط ایالات متحده امریکا میتوانست باشد.
در آن مقاله از شادمانی کنندگان به مناسبت گرفتاری در امریکا پرسیدم که اگر امکان دارد برای ما توضیح دهند که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تا به آن روز، کدام یک از سیاستهای غلط تجاری پولی، مالی، ارزی و صنعتی ما اصلاح شده است و از آنها خواسته شده بود به جای آنکه دل به عناصر بیرونی و حوادث خارج از اختیار ما بندند کمر همت برای بسیج ظرفیتهای دارایی کشور ببندند و خرد را جایگزین ویژگیهای خرد ستیزانه یا مشوق بیخردی قرار دهند، علم را در فرآیندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع فصلالخطاب کنند و یک برنامه اندیشیده راهگشا برای کشور تدارک ببینند.
از آن زمان تا به امروز با کمال تأسف باید بگوییم شیوه مورد علاقه شایعهپراکنان، خرد ستیزان و بیاعتنایی آنان به برنامه اصولی راهگشا تسلط بیشتری پیدا کرده است و شاید یکی از علائم و نشانههای اینکه تا این اندازه ما خود را وابسته به عطسه و سرفه دیگران میکنیم به این مسأله حیاتی برمیگردد که ما خطاهای بسیار راهبردی در تنزل بخشی به منزلت خرد و دانایی در برنامهریزی مرتکب شدهایم و تا زمانیکه آنها را اصلاح نکنیم در بر همان پاشنه خواهد چرخید که دائماً بحرانها، آشفتگیها و نارساییهای بیشتری تولید خواهد کرد.
ما در این زمان هم اگر خدایی ناکرده به چنین امیدهایی وقت تلف کرده ایم، هر لحظهای زودتر این اتلاف فرصتها و فرصت سوزیها را کنار بگذاریم و در مسیر عقلایی طراحی برنامههای راهگشای توسعه قرار بگیریم، کشور زودتر به فرجام خواهد رسید.
اگر کسانی اهل پژوهش و تحقیق عالمانه برای فهم امور مبتلابه ایران هستند کافی است که متون بسیار مهمی که طی همین چند سال اخیر از سوی تحریمکنندگان ایران، انتشار شده را نگاه کنند تا به وضوح ببینند که کانون اصلی انگیزش آنها برای بهرهگیری از ابزار تحریم، احساس آسیب پذیریهای شدیدی است که در اقتصاد ایران به خاطر سوء تدبیر، فسادها، ناتوانیها، سفله پروریها و تملق گستریها، صورت گرفته است.
آنها در واقع از آبی که خودمان گل آلود و اقتصاد ملی را آسیبپذیر کردهایم بهرهبرداری میکنند، لااقل طی یک سال گذشته به شخصه بیش از ۱۵ بار با استناد به شواهد و استدلالهایی غیرقابل خدشه، گفتهام که رفع تحریمها بیش از هر عاملی تابع تلاشهای خرد ورزانه مبتنی بر برنامه مؤثر ما برای رفع آسیب پذیریها است و هرگاه آنها احساس کنند که این تحریمها مشوق بسته عقلانیت و کاربست خرد در اداره امور ما شده است، قطعاً آنها تحریمها را بر طرف خواهند کرد چون فکر میکنند در واقع به ما پاس گل دادهاند.
آنچه که امروز بهعنوان امیدآفرینی در باب اینکه تغییری در حزب حاکم بر امریکا اتفاق بیفتد و آثاری بر نرخ ارز ما بگذارد یکی از غم انگیزترین و تحقیرآمیزترین تلقیهایی است که نسبت به جامعه علمی ما روا داشته میشود.
بدون تردید شوکهای برونزا چه سیاسی و چه اقتصادی آثار فوری و کوتاه مدتی بر سرنوشت ما خواهد داشت اما مسأله اساسی این است که پایداری نظم اقتصادی تابع خرد به کار بسته شده در فرآیندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع است و اگر چنین چیزی هم اتفاق بیفتد در غیاب یک برنامه راهگشا قطعاً کوتاهمدت خواهد بود و قطعاً دوباره با استمرار سیاستهای غیر مبتنی بر علم و خرد و دانایی و اینکه این سیاستها عمدتاً مشوق رانت، ربا و فساد هستند تا مشوق کار و تلاش خرد ورزانه و مبتنی بر برنامه، بنابراین افتهای ناپایدار کوتاه مدت تا زمانی که سیاستهای ما این گونه استمرار داشته باشد بسرعت بر خواهد گشت.
بنابراین از موضوع صمیمیت و خضوع به مسئولان گرامی کشور توصیه میکنم، دل به چنین چیزهایی نبندند و با مبانی و اصول شناخته شده در زمینه برنامهریزی برای ساخت توسعهنیافته رانتی کمر همت ببندند و همچنین بیاعتمادی اصحاب خرد و تولیدکنندگان را که ناشی از سیاستگذاریهای اقتصادی نابخردانه است، حل و فصل کنند و از سویی اعتماد مردم را برگردانند و راه را برای این باز کنند که کانون اصلی درآمدهای دولت از مالیاتگیری از فعالیتهای خرد ورزانه مبتنی بر تولید فناورانه باشد نه به شیوه کنونی که مالیاتهای تورمی شکنندگی آور به مردم و تولیدکنندگان تحمیل میشود و رانتخوارها، رباخوارها و دلالها افزایش ثروت پیدا میکنند. راه نجات ما از این مسیر میگذرد و امیدوارم مسئولان گرامی کشور هر چه سریعتر به این راه برگردند.
تحلیل انتخابات امریکا در گفتوگو با مهدی ذاکریان استاد دانشگاه
سیستم سیاسی امریکا تصمیم به تغییر گرفته است
مریم سالاری
خبرنگار دیپلماسی
کمتر از سه روز دیگر به پایان ماراتن سیاسی امریکا و آشکار شدن چهره پیروز انتخابات فرصت باقی مانده است و گمانهزنیها هم پیرامون تعیین تکلیف رابطه بحرانی ایران و امریکا بویژه بر سر برجام شدت گرفته است. مهدی ذاکریان، استاد روابط بینالملل و صاحبنظر سیاست خارجی در گفتوگویی با روزنامه ایران از تحولات جاری صحنه انتخاباتی امریکا و پیامد آن بر موضوع توافق هستهای سخن گفته است.
٭٭٭
نتایج رقابت تنگاتنگ نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری امریکا کمتر از یک هفته دیگر معلوم میشود. عزم جامعه امریکایی را مبتنی بر تداوم وضع موجود میبینید یا تغییر آن؟
من فکر میکنم نظام سیاسی امریکا تصمیم خود را از مدتها پیش گرفته است و نقشه راه جدیدی را برای سیاست خارجی این کشور ترسیم کرده که فارغ از آنکه ترامپ انتخاب شود یا بایدن، باید اجرا شود. این نقشه راه چند مؤلفه دارد که در ادامه اشاره میکنم؛ یک پیگیری همکاری بینالمللی با متحدین و اقناع سایرین یعنی غیر متحدین به هماهنگی با سیاست خارجی امریکا. یعنی به عبارت دیگر امریکاییها از ژانویه 2021 دنبال اجماعسازی جهانی خواهند بود نه یکجانبهگرایی محض. دوم تغییر و تحول در سازمانهای بینالمللی با همفکری متحدین امریکا صورت میگیرد. سوم ایجاد همکاری محتمل و دقیق جهانی برای مبارزه با بیماریهای واگیردار که به طور مهم مسأله کرونا خواهد بود. چهارم صلح بینالمللی با همکاری و وارد کردن طرفهای اصلی درگیر در بحرانها و مسائل بینالمللی پیگیری میشود.
لذا سبدی که از ژانویه 2021 در سیاست خارجی امریکا قرار خواهد گرفت، سبدی است که اجماع فکری و سیاسی داخل امریکا نسبت به آن به عمل آمده و هر یک از نامزدها با این شیوه انتخاب خواهند شد و اگر ترامپ هم رأی بیاورد ناچار به پیروی از این نقشه خواهد بود. هرچند که با در نظر گرفتن مشابهت این رویکرد با رویکرد دموکراتها، اجرای آن به شخصی چون بایدن نیاز دارد.
مسأله برجام و ایران هم به نوعی به انتخابات امریکا گره خورده است. در صورت پیروزی مجدد ترامپ، پیشبینی شما درباره عملکرد او درباره موضوعات مورد اشاره چیست؟
من معتقدم اگر ترامپ دوباره به قدرت برسد راهی جز بازگشت به برجام ندارد اما حتماً شرط مذاکره پیرامون مسائل دیگر غیر از مسأله هستهای را مطرح میکند. او برای اثبات موفقیت سیاستش در قبال ایران نیاز دارد که مذاکره پیرامون فعالیتهای موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران را در کنار پیگیری برجام مورد توجه قرار دهد.
سمت و سوی فضای تصمیمگیری در ایران برای گفتوگو پیرامون مباحث غیر هستهای بعد از انتخابات امریکا را چگونه ارزیابی میکنید؟
ایران معتقد است که از تفاهمهای بینالمللی گذشته خارج نشده و این دولت ترامپ بوده که یکی از مهمترین آنها یعنی برجام را زیر پا گذاشته است. تنها بازگشت ترامپ به برجام میتواند امکان مذاکره درباره سایر موضوعات را برای ایران ممکن کند.
ضمن اینکه نباید فراموش کرد که شرط ایران برای مذاکره درباره برجام حتی در مذاکره با بایدن هم مشروط به جبران خساراتی است که در این دو سال به خاطر ترک یک تفاهم از سوی امریکا صورت گرفته است و باید جبران شود.
ایران به لحاظ معیشتی و اقتصادی در مضیقه قرار گرفته و در شرایط مناسبی نیست اما از نظر سیاسی هم امریکا در مضیقه است و در شرایط مناسبی قرار ندارد. اصلاً نظام سیاسی امریکا به دلیل قرار گرفتن این کشور در چنین انزوای بیسابقهای تصمیم گرفته که نقشه سیاست خارجی خود را تغییر دهد و از یکجانبهگرایی محض به سمت همکاری گرایش پیدا کند. از طرف دیگر ایران مازاد بر نیازی که به خاطر عمل امریکاییها به آنها وارد شده است، درخواست نکرده است و در چارچوب برجام باید به دنبال جبران خسارات خود باشد.
به نظر میرسد که صبر ایران و امریکا برای حل اختلافات مربوط به برجام به سر رسیده است و بر همین اساس انتظار میرود که مسأله برجام خیلی زودتر از آنچه باید تعیین تکلیف شود شما چطور فکر میکنید؟
ایران در وضعیتی قرار دارد که میتواند امتیازهای بیشتری در مقایسه با طرف امریکایی به دست بیاورد زیرا طرف امریکایی همه فشارهای خود را برای وادار کردن ایران جهت نشست پای میز مذاکره به کار گرفته است اما ایران به رغم همه فشارهای اقتصادی، حاضر به مذاکره در چنین شرایطی نشده است. خب این مسأله از نظر سیاسی شکست بدی برای امریکا بوده است. تا الان هم درخواست مذاکره امریکا چه از سوی ترامپ و چه بایدن یکطرفه بوده و ایران درخواستی برای مذاکره نداشته است. بنابراین معتقدم ایران پس از انتخابات امریکا در شرایط بهتری برای مذاکره قرار دارد.
مذاکره نتیجه بخش با کدام یک از نامزدهای انتخابات امریکا محتملتر خواهد بود؟
در صورتی که بایدن انتخاب شود او قطعاً از نتایجی که سیاست دولت ترامپ در قبال ایران به دست آورده برای افزایش قدرت چانهزنی خود استفاده میکند و این ظرفیت ها را بایگانی نمیکند. بنابراین من ظرفیتهای تحریمها از این منظر که ایران را به مذاکره نزدیک کند، نادیده نمیگیرم و معتقدم بایدن از همان ظرفیت هم برای مذاکره با ایران استفاده میکند. ضمن اینکه باید در نظر داشت ظرفیتهایی که بایدن برای مذاکره دارد همراه با سختگیری بیشتری خواهد بود. اساساً دموکراتها همیشه در مذاکره رویکرد سخت گیرانهتری نسبت به جمهوریخواهان داشتهاند لذا معتقدم که اگر ما با ترامپ منزوی وارد مذاکره شویم چه بسا بتوانیم امتیازات بیشتری به دست بیاوریم و تا ژانویه باز فرصت برای این اقدام زیاد است.
ممکن است ترامپ در صورت شکست در انتخابات تا زمان انتقال قدرت، بازگشت بایدن به برجام را ناممکن کند؟
احتمال این کار ضعیف است حتی اگر او تصمیم خود را در کنگره مطرح کند. فرمان اجرایی رئیس جمهوری در خیلی از موارد میتواند تصمیمات دولت قبلی را ناکارآمد کند. اگر رئیس جمهوری امریکا توان چنین کاری را داشت اوباما کاری میکرد که برجام ناکارآمد نشود. چنانکه او هم میگفت که ترامپ نمیتواند از برجام خارج شود زیرا مسأله تعهد دولت امریکا به یک توافق بینالمللی مطرح است اما قدرتی که رئیس جمهور به صورت مستقل از دستگاه های و قوای دیگر دارد، سبب شد که او از توانایی خود استفاده کند و با یک فرمان اجرایی از یک توافق بینالمللی خارج شود.
به نظر میرسد ترامپ و بایدن رقابت تنگاتنگی را تا انتخابات سوم نوامبر پشت سر میگذارند. ارزیابی شما از تحولات جاری در صحنه انتخاباتی امریکا چیست؟
هر ایالتی به ازای کل نمایندگانش در کنگره (یعنی مجلس نمایندگان به اضافه مجلس سنا) یک سری نمایندگان دیگری در جایی به نام الکترال کالج دارد. در مجلس سنا هر ایالتی ۲ سناتور دارد و به نسبت جمعیتش هم تعدادی نماینده در مجلس نمایندگان دارد. بنابراین تعداد اعضای الکترال کالج مساوی است با تعداد اعضای مجلس نمایندگان به اضافه ۲ نماینده دیگر؛ مثلاً کالیفرنیا ۵۲ نماینده در مجلس نمایندگان دارد به اضافه ۲ سناتور در سنا. طبیعتاً هر ایالتی پرجمعیتتر باشد تعداد الکترال کالج آن بیشتر است و هر که رأی بیشتر در ایالتهای پر جمعیت بیاورد کل آرای الکترال کالج آن ایالت را میبرد. حالا اگر در کالیفرنیا جمهوریخواهان اکثریت رأی مردم را داشته باشند، الکترال کالج کالیفرنیا موظف است همه ۵۴ رأی را به ترامپ بدهد. از سویی کسانی که در الکترال کالج هستند میدانند که این یک مقام سمبلیک و افتخاری است. افرادی که موجه و معتبرند مانند سناتورهای بازنشسته و... معمولاً از سوی کمیته مرکزی حزب تعیین میشوند. گفتنی است ایالتهای مرزی که جمعیتشان زیاد است مثل کالیفرنیا و نیویورک در الکترال کالج خیلی کلیدی هستند. ایالتهای مرزی در غرب و شرق امریکا معمولاً به دموکراتها رأی میدهند.
ایالتهای مرکزی یا مید وست معمولاً به جمهوریخواهان رأی میدهند. غالباً مید وست به اضافه کنتاکی و ایالتهای جنوبی به جمهوریخواهان رأی میدهند. اکنون گفته میشود که آریزونا که قبلاً به جمهوریخواهان رأی میداد ممکن است به بایدن رأی دهند. در کارولینای جنوبی هم چنین تردیدی به رغم جمهوریخواه بودنشان وجود دارد. بعضی وقتها چون هر ایالتی دو سناتور دارد گاه نقشی بیش از سایز خود ایفا میکنند. مثلاً برنده شدن در داکوتای شمالی مهم میشود چون ممکن است نماینده رأی بالایی از کالیفرنیای پر جمعیت داشته باشد ولی ۳ یا ۴ رأی الکترال کالج داکوتا با جمعیت خیلی کم سبب شود در مجموع آرای الکترال کالج به نفع او شود. مانند اتفاقی که برای هیلاری و ال گور در رقابت با ترامپ و بوش رخ داد. هیلاری در ۲۰۱۶ با اینکه رأی بیشتری از مردم یا پاپیولار ووت آورد ولی به ترامپ که رأی الکترال کالج بیشتری آورد، باخت. لذا هر چه تعداد آرای الکترال کالج بیشتر باشد مهم است. دلیل آن هم این است که نویسندگان قانون اساسی امریکا در بیش از دو قرن پیش در این اندیشه بودند که توازنی ایجاد کنند بین رأی عامه مردم و نخبگان. لذا مصوب کردند که مردم به الکترال کالج رأی دهند و الکترال کالج به رئیس جمهور رأی دهد.
در شرایط کنونی هم اگر در شماری از ایالتهایی که رقابت بسیار نزدیک است، آرای الکترال کالج به نفع ترامپ تغییر کند قطعاً دوباره شرایط 2016 به وجود میآید و به رغم رأی بالای مردمی بالا و تعداد کمتر آرای الکترال کالج بایدن، او شکست بخورد. ضمن اینکه الان چند ایالت خیلی کلیدی هستند که یکی از آنها پنسیلوانیاست. اگر آرای الکترال به نفع بایدن در این ایالتها باشد او پیروز میشود. اما اگر هم اختلافی به وجود آید به خاطر درصد آرا نیست بلکه بر سر سیستم است.
سیستم سیاسی امریکا تصمیم به تغییر گرفته است بنابراین انتظار میرود که آرای الکترال کالجها عموماً به نفع دموکراتها باشد. مگر یک استثنا وجود داشته باشد و آن اینکه ترامپ و طرفداران او درباره آرای پستیای که ارسال شده و یا خواهد شد، شکایت کنند و پس از انتخابات به آنها ایراد بگیرند و به دیوان عالی شکایت کنند. اگر دیوان عالی تصمیم بگیرد که آرای زودهنگام و پس از انتخابات را باطل کند، آن موقع وضعیت آرا متفاوت خواهد شد.
گزارش «ایران» از بازاریابی برخی مؤسسات برای اعزام دانشجو به دانشگاههای خارجی
بازار گرم مهاجرت تحصیلی در شرایط بحرانی کرونا
هدی هاشمی
خبرنگار
مؤسسات اعزام دانشجو همچنان روزهای پر مشتری خود را سپری میکنند. نه کرونا و نه قیمت دلارتغییری در کسب و کار این مؤسسات ایجاد نکرده و حتی کسب و کار خیلی از آنها سکه هم شده است. مؤسساتی که میخواهند با هر ترفندی، مشتریان خود را به دانشگاههای مختلف دنیا بفرستند. در این ماجرا برخی از این مؤسسات موفق هستند و برخی دیگر نه. اگرچه دانشجویانی که سطح علمی بالایی دارند به خاطر تسلط به زبان انگلیسی خودشان دست به کار میشوند و از بهترین و معتبرترین دانشگاههای دنیا پذیرش میگیرند، اما عدهای دیگر که سطح علمی بالایی ندارند به سراغ مؤسسات اعزام دانشجو میروند. این مؤسسات اگرچه در تبلیغاتشان دانشگاههای کانادا و امریکا را پیشنهاد میدهند اما در روند کار دانشجو را به دانشگاههای کشورهای آسیای میانه، مالزی، هند یا کالجهای غیرمعتبر کشورهای غربی میفرستند که مدارک تحصیلی بسیاری از آنها از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری غیرمعتبر اعلام شده است. فقط کافی است جستوجویی در اینترنت داشته باشید و نام مؤسسه اعزام دانشجو را جستوجو کنید، دهها صفحه آگهی برای شما باز میشود که شما را به سمت دانشگاهی میبرد، که آرزویش را دارید. تبلیغاتی که روی پذیرش آسان و سریع تأکید دارد. برخی مینویسند، پذیرش دانشجو در بهترین دانشگاه دنیا، پذیرش تضمینی در دانشگاههای اروپا فقط با 300یورو، اعزام دانشجو به بهترین دانشگاههای کانادا و ... برخی دیگر هم از پذیرش بدون دغدغه در رشته پزشکی دانشگاههای دنیا، اخذ اقامت موقت و دائم در کمترین زمان ممکن از طرف مؤسسات مهاجرتی و دریافت ویزا میگویند. گروهی هم دانشگاههای کشورهای اطراف را تبلیغ میکنند، از جمله «در ترکیه هم کار کنید هم درس بخوانید یا قبولی 100 درصد پزشکی و دندانپزشکی در دانشگاههای معتبر ترکیه.» البته این آگهیها جدای از تبلیغات مختلفی است که بهصورت تراکت و پوستر نزدیک دانشگاهها و مراکز آموزشی پخش میشود. این همه در حالی اتفاق میافتد که وزارت علوم بارها و بارها هشدار داده است که خانوادهها فریب تبلیغات مؤسسات اعزام دانشجو را نخورند.
با یکی از این مؤسسات اعزام دانشجو تماس گرفتیم. منشی این دفتر درباره اعزام به کشورهای اروپایی و امریکا به خبرنگار «ایران» میگوید: «رفتن به دانشگاههای خارج از ایران بستگی دارد به مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، بودجه و زمانی که شما میگذارید.»
به او میگویم که میخواهم در رشته کارشناسی ارشد درس بخوانم، کدام کشور راحتتر میتوانم پذیرش بگیرم؟ درپاسخ میگوید: «میتوانیم برای شما در کانادا بورسیه بگیریم. اگر بورسیه نتوانیم بگیریم شما باید سالی 16 هزار دلار کانادا هزینه تحصیل بدهید این جدای از هزینه زندگی است. اما مثلاً کشور ایتالیا هزینه تحصیل ارزانتر است. ایتالیا سالی 200 میلیون میشود. این هزینه اولیه است و شما میتوانید آنجا کار کنید. سالی 100 میلیون هم میتوانند برایتان بفرستند. آلمان که اصلاً تحصیل رایگان است. شما حتی میتوانید به زبان انگلیسی تحصیل کنید و فقط هزینه زندگی و اجاره مسکن میماند. برای کشورهای اروپایی هم باید بگویم که انگلیس از کانادا گرانتر است. برای شروع کار هم باید 300 میلیون تومان پول یا 10 هزار دلار داشته باشید. آلمان یک تمکن مالی 10 هزار و 236 یورویی از شما میخواهد با این تمکن مالی صرفاً میتوانید وارد خاک آلمان شوید و شروع به تحصیل کنید. البته دانشگاهها رایگان است. برای هزینههای زندگی هم میتوانید خودتان کار کنید تا هزینهها را ساپورت کنید.»
او درباره هزینه این پذیرش میگوید: «روی ویزای دانشجویی هزارو 700 دلار هزینه میگیرم.اگر تا آخر این هفته بیایید تخفیف هم به شما میدهیم. پذیرش دانشگاه خوب را تضمین میدهم و میگوید اگر نتوانم پذیرش دانشگاه خوب را بگیرم بخشی از مبلغ را به شما برمیگردانم. ویزا هم میتوانیم بگیریم. من تا حالا ریجکتی هم نداشتم. در این دوران که کرونا است هم خیلیها اقدام میکنند. یکی از دانشآموزانمان کانادا قبول شده است. فعلاً ترماش را غیرحضوری میخواند و از ژانویه کلاسها حضوری میشود. هم اکنون سفارت ایتالیا وقت میدهد و ویزا هم میدهد. از او میپرسم که آیا مجوزی از وزارت علوم دارند، پاسخ میدهد: «تا دو ماه آینده مجوز ما میآید.»
هزینه این مؤسسات البته قاعده خاصی ندارد هر مؤسسهای برای خودش دفتری باز کرده و هر چقدر این دفتر شیکتر باشد، هزینههای دانشگاههای پذیرش هم بالاتر میرود. مؤسسهای در سایت تبلیغی خود نوشته تخصص ما کار در کاناداست. با این مؤسسه که تماس میگیریم اول اسم و فامیل، سن، شماره تلفن، رشته تحصیلی و تمکن مالی را میپرسد و بعد وصل میکند به مشاوری که اطلاعات اولیه را میدهد و برای اطلاعات بیشتر میخواهد که حدود 200 هزار تومان واریز کنم و حضوری هم مراجعه کنم: «در شرایط کرونا فقط سفرهای توریستی لغو شده است اما دانشجو در کشورهای دیگر پذیرش میشود.این ترم البته بهصورت آنلاین برگزار شده و ترم بعد دانشگاهها حضوری است.» او تأکید میکند: «بحث اینجاست که کلیت کار را انجام دهیم. شما میخواهید اقامت کانادا را بگیرید برای همین تحصیلی اقدام میکنید. برای گرفتن اقامت کانادا باید یک دوره دو ساله درس خوانده شود که سه سال هم که بگذرد فرد میتواند کار پیدا کند. 5 سال هم بگذرد شخص میتواند شهروندیاش را بگیرد. پس اگر حق تحصیل را بگیرید و در ایران درس بخوانید انگار در دانشگاه کانادا هستید. هزینه یک دوره دوساله هم بین 30تا 35 هزار دلار کاناداست که میشود، ترمی 7هزار دلار کانادا. البته به جز هزینه زندگی. در کانادا سد اصلی ویزاست. امیدواریم که بتوانیم این ویزا را بگیریم.»
خانوادهها به هر مؤسسهای اعتماد نکنند
وزارت علوم بارها و بارها لیست مؤسساتی را که بهصورت قانونی فعالیت میکنند در سایت اصلی سازمان امور دانشجویان منتشر کرده است و از خانوادهها خواسته که قبل از هر اقدامی از وزارت علوم استعلام بگیرند.چندی پیش، ابراهیم حاجیزاده مدیرکل بورس و اعزام دانشجویان سازمان امور دانشجویان تأکید میکند: خانوادهها و دانشجویان متقاضی تحصیل در خارج از کشور به تبلیغات خیابانی و فضای مجازی توجه نکنند و صرفاً به مؤسساتی مراجعه کنند که اسامی آنها در سایت سازمان امور دانشجویان ذکر شده است. با نظارت جدی کارگروه نظارت بر مؤسسات اعزام دانشجو به مؤسسات متخلف تذکرات لازم داده میشود و در صورت بیتوجهی به اخطارها، اسامی مؤسسات متخلف از فهرست اداره کل بورس و اعزام دانشجو حذف میشود.
او تأکید میکند: دانشجویان متقاضی تحصیل در خارج از کشور که به مؤسسات اعزام دانشجو مراجعه میکنند نباید به سادگی ادعای اخذ پذیرش از دانشگاههای معتبر خارج و پرداخت مبالغ مالی کلان در قبال این خدمت را قبول کنند و با مراجعه به سایت دانشگاه مورد نظر از صحت این ادعا اطمینان حاصل کنند. مشاهده شده است که حتی با پلمب برخی مؤسسات، این مؤسسات در فضای مجازی و از طریق سایتهای اینترنتی به فعالیت خود ادامه میدهند که در این خصوص برای بستن این سایتها در حال هماهنگی با پلیس فتا هستیم. به والدینی که برای اعزام فرزندانشان جهت ادامه تحصیل به خارج از کشور نیازمند مشورت هستند تأکید میشود صرفاً با مؤسساتی که دارای مجوز از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری هستند مشورت کنند. اسامی این مؤسسات در سایت این اداره کل به آدرس
Scholarship.Saorg.ir در دسترس عموم است.
نگاهی واقعگرایانه به مدیران چند سال اخیر پرسپولیس
سیاهی در کنار سپیدی نه قهرمان و ضدقهرمان
حامد جیرودی / جعفر سمیعی مدیرعامل پرسپولیس شد؛ نامی که هواداران پرسپولیس انتظارش را نداشتند و در میان اسامی، گزینهها و گمانهزنیها جایی نداشت. در واقع کمتر هواداری رئیس حراست وزارت ورزش و جوانان را میشناسد اما انتخاب او باعث شد بسیاری به یاد ایرج عرب مدیرعامل اسبق پرسپولیس بیفتند که او هم پیش از حضور در این باشگاه ریاست حراست وزارتخانه را برعهده داشت. از آنجایی که برانکو در زمان مدیریت عرب از پرسپولیس جدا شد تعداد زیادی از هواداران، عرب را مسبب جدایی مرد کروات میدانند و از دوران حضور او اصلاً دلخوشی ندارند. پس از استعفای رسولپناه اکثر آنها خواهان بازگشت حمیدرضا گرشاسبی یا علیاکبر طاهری به صندلی مدیریت باشگاه محبوبشان بودند. مدیرانی که کارنامه نسبتاً خوبی از خود به جا گذاشتند اما اگر بخواهیم به کارنامه عرب نگاه منصفانهای داشته باشیم، باید دوران او را از چند منظر مورد بررسی قرار دهیم. واقعیت این است که برانکو بعد از 3 قهرمانی پیاپی در لیگ برتر، کسب یک جام حذفی و 3 سوپرجام و حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا، دیگر انگیزه و اشتیاق زیادی برای ادامه کار در پرسپولیس نداشت و وقتی هم پیشنهاد هنگفت الاهلی عربستان را دریافت کرد، عزم خود را برای رفتن جزم کرد. عرب همچون میدانست اگر پول برانکو را بدهد، او باز هم به ایران برنمیگردد، تصمیم گرفت پولی را که برای تسویه با برانکو به دستش رسیده خرج نگهداشتن ستارههای تیم کند که پیشنهادهای خوبی برای جدایی داشتند و علاوه بر آن بازیکنی مانند محمدحسین کنعانیزادگان را هم به تیم اضافه کرد. عرب در ادامه گابریل کالدرون را به عنوان سرمربی انتخاب کرد که نشان داد مربی بزرگی است و کارنامه قابل دفاعی با صدرنشین کردن پرسپولیس در نیم فصل و حضور در مرحله نیمه نهایی جام حذفی به جای گذاشت.
برخی گفته اند مدیریت باشگاهی مانند پرسپولیس در قوارههای عرب نبود و شاید اگر از هواداران پرسپولیس میخواستند 50 نفر را به عنوان کاندیداهای مدیرعاملی معرفی کنند، عرب میان آنها دیده نمیشد اما طاهری و گرشاسبی هم مدیرانی بودند که در ابتدا یا چندان شناخته شده نبودند یا برای مدیرعاملی مناسب به نظر نمیرسیدند. طاهری که کارشناس اقتصاد و کارشناس ارشد مدیریت است، توانست درآمدهای مالی پایداری را به وجود آورد و بدهی سنگین مانوئل ژوزه را پرداخت کند. تیم تحت مدیریت او با حضور ستارگانی از جمله علیرضا بیرانوند، سیدجلال حسینی، وحید امیری و رامین رضاییان توانست نایب قهرمانی و سپس قهرمانی در لیگ برتر را با مربیگری برانکو به دست آورد، قهرمان سوپرجام شود و به نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا صعود کند ولی نکته منفی و بزرگ دوران مدیریت او، شکایت ریزه اسپور ترکیه از پرسپولیس و محرومیت این تیم از دو پنجره نقل و انتقالاتی و جریمه سنگین مالی به دلیل عقد قرارداد با مهدی طارمی بود. با رفتن طاهری، گرشاسبی آمد که سالهای زیادی در ورزش مدیریت کرده و توانست برنامههای طاهری را ادامه دهد و بازیکنانی مانند مهدی ترابی را در زمان محرومیت پرسپولیس جذب این تیم کند. او رابطه خوبی با بازیکنان داشت که با آنها به قهرمانی لیگ و فینال آسیا هم رسید ولی این موضوع باعث شد قرارداد ستارهها افزایش پیدا کند و قراردادی با ترابی بسته شود که او به راحتی بتواند فسخ کند. گرشاسبی هم به خاطر قانون منع بکارگیری بازنشستگان کنار رفت و جای خود را به عرب داد.
مدیر فوتبالی که هواداران را مأیوس کرد
در این میان تجربه دوباره حضور مدیری فوتبالی مثل محمدحسن انصاریفرد برای پرسپولیسیها خوشایند نبود. در دومین دوره حضور این بازیکن دهه 60 سرخپوشان، پرونده برانکو به سرانجامی نرسید که هیچ، بدهی سنگین کالدرون هم به پرونده قطور پرسپولیس در فیفا اضافه شد. یحیی گلمحمدی اگرچه جانشینی موفق برای مرد آرژانتینی بود ولی نوع جدایی او از شهرخودرو حاشیههای زیادی ایجاد کرد و پول رضایتنامه او به این باشگاه مشهدی هم که هنوز داده نشده است. در حالی که پرونده ماریو بودیمیر هم هنوز در جریان است. اینها همه در شرایطی است که ایسنا در 24 شهریور 99 در گزارشی اسنادی را منتشر کرد که در آن نشان میدهد انصاریفرد که خود را یک مدیر پرسپولیسی تمام عیار قلمداد میکرد، حدود ۱۷ میلیون تومان از حساب باشگاه برای خرید البسه شخصی هزینه کرده و ظاهراً مشکلات مالی باشگاه هم اهمیتی برای او نداشته است. بعد از او هم که رسولپناه آمد. مدیری که نشان داد شرایط احراز سرپرستی پرسپولیس را ندارد و چه بسیار مدیران شایستهتری میتوانستند به جای او در این سمت باشند. این دکتر دندانپزشک در ویدیوهای منتشر شده با ادبیاتی صحبت میکرد که در شأن مدیری در این سطح نیست اما فارغ از این ویدیوها او توانست به هر ترتیبی که بود بدهی کلان برانکو را تسویه کند تا این کابوس از سر پرسپولیسیها رفع شود. هرچند که این رفع بدهی با کمک کارگزار و گرفتن وام از بانک اسپانسری بوده باشد. او در ماجرای جدایی ترابی مقصر بود ولی درباره جدایی شجاع خلیلزاده به نظر میرسد که این بازیکن زیادهخواه بوده است. علی علیپور هم که با مصاحبه رئیس باشگاه ماریتیمو مشخص شد که دو ماه قبل از مذاکره با پرسپولیسیها برای تمدید، با پرتغالیها تمام کرده و به توافق رسیده بود. رسول پناه توانست 7 خرید داشته باشد که کمک شایانی به صعود پرسپولیس به فینال آسیا کردند و در نهایت بشار رسن را با چنگ و دندان نگه داشت و اجازه جدایی به او نداد.
تمام اینها را گفتیم تا بگوییم پرسپولیس مدیرانی بسیار توانمندتر از عرب، رسولپناه و انصاریفرد میخواهد اما گروهی یا فقط نمره 100 را میدهند یا صفر. افراد برایشان یا قهرمان هستند یا ضد قهرمان. اما باید سیاهی را در کنار سپیدی دید و خوب و بد را کنار هم گذاشت. قطعاً ممکن است مدیران بسیار بهتری نسبت به سمیعی باشند اما او تازه کارش را آغاز کرده و دیکته نانوشته هم غلط ندارد. او یکی از اهداف اصلی خود را مبارزه با فساد میداند و باید دید چقدر در این مسیر موفق میشود. موضوعی که آینده آن را مشخص خواهد کرد.
سهم کم تحصیلکردهها در اشتغال
بازار کار بوشهر خریدار مشاغل خدماتی
زهره توکلی
خبرنگار
علاوه بر پایتخت در برخی از استانها نظیر بوشهر تعدادی از حوزههای اشتغال مانند حوزه خدمات بسیار بزرگ است و بخش زیادی از فرصتهای شغلی را به خود اختصاص میدهد. البته با توجه به اینکه تعداد افراد تحصیلکرده در کشور رو به افزایش بوده لذا اشتغالزایی در راستای توجه و اهمیت به این قشر تحصیلکرده از اهمیت زیادی برخوردار است و استان بوشهر نیز از این امر مستثنا نیست. به گفته مسئولان استان بوشهر، طرحهای اشتغالزایی در اولویت برنامههای این استان قرار دارد که در این راستا در بخشهای مختلف طرحهای اشتغالزایی در روستاها و شهرهای استان بر اساس توانمندی مناطق اجرایی شده است.
مدیرکل دفتر جذب و حمایت از سرمایهگذاری استانداری بوشهر در گفتوگو با «ایران» گفت: بر اساس آخرین آمار نرخ بیکاری در سال96 در استان بوشهر 9/11درصد بوده که با روند کاهشی در تابستان سال جاری به 4/10درصد رسیده است. همچنین آمار نرخ بیکاری از ابتدا تا انتهای سال98 حدود 2/10درصد بوده است.
دکتر رسول رستمی افزود: در ابتدای دولت دوازدهم یعنی در سال96 استان بوشهر در حوزه بیکاری در رده هفدهم کشور قرار داشت که این آمار در سال98 به رده نهمی کشور رسید. یعنی هم اکنون جزو 10 استانی هستیم که در این زمینه تک رقمی شده است.
وی اظهار داشت: معمولاً فصل تابستان، بالاترین نرخ بیکاری را برای استان رقم میزند. چون بوشهر در این فصل، خشک است و بحث کشاورزی و گردشگری دچار رکود موقت میشود.
دکتر رستمی با اشاره به اینکه بخش خدمات در استان بوشهر همانند استان تهران بزرگ است، ادامه داد: نرخ اشتغال در این استان تا پایان سال96 حدود 5/89 درصد بوده که برای بخشهای مختلف نظیر صنعت 9/27 درصد، کشاورزی 5/11درصد و خدمات 6/60درصد اعلام شده است. در صورتی که میانگین کشوری برای اشتغال در بخش خدمات در سایر استانهای کشور 50درصد است.
مدیرکل دفتر جذب و حمایت از سرمایهگذاری استانداری بوشهر درخصوص آمار اشتغال طی سالهای 92 تا 99 در حوزه صدور پروانههای بهرهبرداری نیز اظهار داشت: طی این سالها، 284 مورد صدور پروانه بهرهبرداری در بخش صنعتی داشتهایم که 8 هزار و 648 مورد شغل ایجاد کرده است. همچنین صدور پروانه بهرهبرداری معدن 69 مورد بوده که 266 مورد اشتغالزایی داشته است.
وی درخصوص نرخ آمار بیکاری استان بوشهر گفت: بر اساس آمار نفوس و مسکن سال 95، در استان بوشهر 52هزار نیروی بیکار وجود داشته، در صورتی که طی این سالها یعنی در دولت یازدهم و دوازدهم فقط 34 هزار و 719 پروانه صنفی صادر شده یعنی اگر هر کدام از این اصناف برای حداقل یک نفر اشتغالزایی کرده باشد به اضافه اینکه در معادن نیز متوسط اشتغالزایی 5/1 تا 2 نفر است، میتواند بخش زیادی از بیکاری استان را رفع کند اما چون بخش خدمات در این استان بزرگ است این امر جبران نشده است. دکتر رستمی ادامه داد: در بخش کشتیسازی سازههای دریایی فقط در مجموعه شهید محلاتی 800 شغل ایجاد شده و در حوزه سیمان نیز 386 مورد اشتغالزایی شده است. در حوزه پتروشیمیهای مهم در 3 طرح اصلی نظیر متانول کاوه برای 780 نفر اشتغال ایجاد شده که امسال به بهرهبرداری رسیده است. در پتروشیمی مرجان 234 شغل و برای طرح دیگری که مربوط به سالهای گذشته میشود 880 فرصت شغلی ایجاد شده است.
وی اضافه کرد: در بخش کشاورزی 326 پروانه بهرهبرداری صادر شده که این بخش توانسته برای 2 هزار و 984 نفر فرصت شغلی ایجاد کند. در بخش شیلات نیز 61پروانه بهره برداری طی سالهای 92 تا 99 صادر شده که 560 مورد اشتغالزایی داشته است.
مدیرکل دفتر جذب و حمایت از سرمایهگذاری استانداری بوشهر تأکید کرد: بخش اصلی اقتصادی در استان بوشهر، بخش خدمات است که بیشترین اشتغالزایی هم مربوط به این بخش میشود چون خدمات خودش شامل 10 زیرمجموعه است که اصناف یکی از آنهاست که 34 هزار پروانه برای آن صادر شده است.
وی با بیان اینکه بخش عمدهای از اقتصاد مناطق ساحلی، اقتصاد پنهان است و در بیشتر آن در محاسبات عددی نمی آید، گفت: هم اکنون که در فصل برداشت میگو قرار داریم اگر دنبال نیروی کار بگردیم هیچ نیروی بومی حاضر به فعالیت نیست. چون فقط تمایل دارند در بخشهای خاصی کارکنند. لذا افراد دیگری از مناطق دیگر یا اتباع بیگانه مثل اتباع افغان شامل 15هزار نفر در این حوزهها فعالیت میکنند. متأسفانه مردم بوشهر از مشاغلی نظیر بنایی، کارگری، فعالیت در حوزه حمل و بارگیری استقبال نمیکنند یا مثلاً از 70 هزار نفری که در عسلویه کار میکنند فقط 8هزار نفر بوشهری هستند. لذا وقتی در بازار دنبال نیروی کار میگردید، نیروی کار پیدا نمیکنید اما وقتی در خصوص بیکاری در استان آمارگیری میشود بسیاری عنوان میکنند که بیکارند.
دکتر رستمی با اشاره به اینکه تعداد کل بیکاری در استان بوشهر 52هزار نفر است، تصریح کرد: هم اکنون در حوزه گردشگری پروژههای متعددی وجود دارند اما مجری عنوان میکند که کارگر برای اجرای آن پیدا نمیشود. طی این سالها 34 پروانه بهره برداری در حوزه گردشکری صادر شده که برای 213 نفر اشتغالزایی کرده است.
وی اظهار داشت: در اشتغال روستایی طی سال گذشته، 150میلیارد تومان سرمایه صرف شده است لذا اگر این اعداد را کنار هم بگذاریم مشخص میشود در این سنوات به اندازه 4برابر تعداد بیکارها تأمین مالی شده است. لذا عدد بیکاری با واقعیتهای آماری هماهنگی ندارد. مدیرکل دفتر جذب و حمایت از سرمایهگذاری استانداری بوشهر ادامه داد: فرصتهای زیادی برای اشتغال در این استان ایجاد میشود. مثلاً 6 هزار هکتار مزرعه میگو داریم که تعداد شاغلان در این مزارع باید 10هزار نفر باشد اما 4هزار نفر است. وی بیشترین مشکل بیکاری در استان بوشهر را برای افراد تحصیلکرده عنوان کرد و افزود: متأسفانه اقتصاد دانش بنیان به این سمت نرفته که شغلهایی بر اساس تحصیلات افراد ایجاد کند و بیشتر همان شغلهای سنتی و بومی است. لذا مورد استقبال تحصیلکردههای این استان قرار نمیگیرد. دکتر رستمی اظهار داشت: اگر همان مزارع میگو با بهرهوری بالا و به شیوههای علمی باشد. به طور قطع نیروهای بومی هم میتوانند وارد کار شوند لذا چون اقتصاد برای افراد تحصیلکرده در این استان تعریف نشده است ما بازهم با افراد بیکار مواجه هستیم در صورتی که حجم اشتغال و تولید ثروت در این استان زیاد است. مدیرکل دفتر جذب و حمایت از سرمایهگذاری استانداری بوشهر درخصوص تأثیر شرایط کرونایی بر اشتغال استان بوشهر گفت: کرونا در وضعیت اشتغال استان بوشهر و بویژه در حوزه خدمات نظیر بازارها، خدمات گردشگری، رستورانها که وسیعترین حوزه اشتغال استان را دارد، اثر منفی داشته است لذا 2/0درصد نرخ بیکاری ما در تابستان امسال نسبت به سال گذشته بیشتر شده اما چون حجم تولید اشتغال و سرمایهگذاری بالا بوده این درصد کاهش را، متعادل کرده است.
به هر ترتیب، بوشهر استانی است که به گفته مسئولان ظرفیتهای بالایی در زمینه اشتغال دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. بویژه اینکه این فرصتهای اشتغالزایی باید تخصصیتر شود تا برای افراد تحصیلکرده جویای حرفه و شغل، کاربردی باشد.
بازداشت یک ایرانی در حادثه غرق شدن خانواده ایران نژاد
گروه حودث: دادستان منطقه دانکرک فرانسه از بازداشت یک جوان ایرانی در پرونده مرگ خانواده ایراننژاد در کانال مانش خبر داد.
به گزارش گاردین، سباستین پیو دادستان دانکرک گفته که فرد بازداشتی متولد سال ۱۹۸۳ میلادی (۱۳۶۱ شمسی) در ایران است و براساس اظهارات نجاتیافتگان این حادثه شناسایی و بازداشت شده است. وی هدایت یک قایق نیمه لاستیکی حامل ۲۲ پناهجو را برعهده داشت که از اردوگاه پناهجویان گراند-سینت در نزدیکی دانکرک عازم بریتانیا بودند. پرونده او در حال حاضر «در مرحله بازپرسی» است. در این گزارش نامی از شهروند کرد ایرانی منتشر نشده، اما تحت قوانین فرانسه به اتهام «قتل نفس غیرعمدی» بازداشت شده است. در صورت اثبات اتهام، وی میتواند تا ۱۰ سال به حبس محکوم شود.در کیفرخواست صادره وی اتهام ۷ فقره قتل غیرعمد به دلیل رعایت نکردن نکات ایمنی و همچنین به خطر انداختن جان سایر مسافران را دارد.
گروه دادستانی همچنین برای او به خاطر «کمک به ورود و اقامت غیرقانونی خارجیها» به طور سیستماتیک و سازمان یافته درخواست مجازات کرده است.
به گفته دادستان، این فرد پذیرفته که راننده قایق بوده اما «گفته نقشی در این ماجرا نداشته و خودش یک مهاجر بوده است؛ اما سایر مسافران او را فردی توصیف کردهاند که به قاچاقچیان نزدیک بوده است.» دادستان گفته این تنها بازمانده قایق است که فارسی حرف میزند و اظهاراتش با سایر مسافران که همه کرد و عراقی هستند، در تناقض است.رسول ایراننژاد و همسرش، شیوا محمد پناهی و سه فرزند آنان به نامهای آنیتا، ۹ ساله، و آرمین، ۶ ساله و آرتین 15 ماهه اهل سردشت هنگامی که با قایق از فرانسه عازم بریتانیا بودند، در نتیجه غرق شدن قایق حامل پناهجویان جان خود را از دست دادند. فرزند ۱۵ ماهه این خانواده به نام آرتین و دو سرنشین دیگر قایق ناپدیده شدهاند و احتمال میرود که آنان نیز جان باخته باشند.
این قایق از سواحل دانکرک به سوی بریتانیا عزیمت کرده بود و قرار بود با عبور از کانال مانش، ۲۲ سرنشین خود را در سواحل بریتانیا پیاده کند. دو نفر دیگر نیز در واژگونی این قایق ناپدید شدهاند.
بیتوجهی به حقوق اجتماعی در روزهای کرونایی
تقی آزاد ارمکی
جامعهشناس
پدیده بیماری کرونا چند وجه دارد و باید مورد آسیبشناسی قرار بگیرد. از ابتدا به این پدیده کاملاً از وجه پزشکی نگاه شد و جامعه از وجود وجوه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی غافل شد. گفته شد که اگر کسی، تغذیه خوبی داشته باشد، مشکلات بسامان میشود، در صورتی که دیدیم چیزهای دیگری مانند تنظیم روابط اجتماعی و سبک زندگی نیز مهم هستند. وجود این نگاه تکبعدی سبب شد که جامعه و مردم به حساسیتها دقت نکرده و به ماندگاری کرونا توجهی نداشته باشند؛ باید بدانیم که کرونا آمده است که بماند، من از روز اول گفتم که مردم باید به این باور برسند که کرونا در مدت زمان زیادی باقی خواهد ماند، پس باید تمام مناسبات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز با آن تنظیم شود. ما میخواهیم سبک زندگی قدیم خود را داشته باشیم و جلوی کرونا را هم بگیریم، این کار عملاً امکانپذیر نیست. چاره کار برای شکست دادن بیماری کرونا این است که روانشناسان، جامعهشناسان و در واقع تمامی اصحاب علم و فرهنگ و دانش نگاهی ویژه به جامعه ارائه دهند و عناصری درباره زندگی با کرونا ارائه دهند تا جامعه مجاب شود رفتار خود را تغییر دهد و توجه به حساسیتهای خود و دیگران را بالا ببرد. متأسفانه اهمیت دادن به دیگری برای مردم ما پررنگ نیست، این «دیگری» باید مهم شود. همه اقشار جامعه، به عنوان مثال یک بقال، یک نانوا یا یک راننده تاکسی همه و همه باید دیگران برایشان مهم باشند. اگر این اتفاق بیفتد، میتوان با کرونا مقابله کرد. آنچه گم شده و نسبت به آن بیاعتنا هستیم، حقوق اجتماعی و مسئولیت اجتماعی است. بیماری کرونا وقتی از پا درمیآید که به دیگران نیز اهمیت دهیم. مردم باید بفهمند که برای زندگی کردن و ادامه حیات، سایر مردم نیز اهمیت دارند و فقط این «من» نیست که مهم است، بلکه تکتک افراد جامعه هم مهم هستند.
از زمانهای قدیم میگفتند که باید جلوی دهان خود را بگیرید و آب دهان را به بیرون نیندازید، خیلیها مقاومت میکردند، اما کمکم این به یک فرهنگ تبدیل شد و دیگر کسی را نمیبینیم که این عمل را انجام دهد. الان هم در این بازه زمانی که کرونا آمده است، متخصصان میگویند باید ماسک زد اما برخی همچنان مقاومت میکنند و جلوی دهان خود را نمیگیرند و از ماسک استفاده نمیکنند. چنانچه «دیگری» برای همه مهم شود، همگان استفاده از ماسک و مسائل دیگر را رعایت خواهند کرد. اینکه برخی پروتکلها را رعایت نمیکنند دیگران هم آسیب میبینند، این در حالی است که برای مرگ یک فرد، دیگری نباید بمیرد. نه تنها در بحث کرونا بلکه در مباحث دیگر هم خیلیها به یکدیگر اهمیت نمیدهند؛ نمونه بارز این نکته گرانفروشی است، وقتی دیگران برایمان مهم باشند، هم ماسک میزنیم و هم فاصله اجتماعی را رعایت میکنیم و در نهایت کرونا هم تمام میشود.
جامعهشناس
پدیده بیماری کرونا چند وجه دارد و باید مورد آسیبشناسی قرار بگیرد. از ابتدا به این پدیده کاملاً از وجه پزشکی نگاه شد و جامعه از وجود وجوه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی غافل شد. گفته شد که اگر کسی، تغذیه خوبی داشته باشد، مشکلات بسامان میشود، در صورتی که دیدیم چیزهای دیگری مانند تنظیم روابط اجتماعی و سبک زندگی نیز مهم هستند. وجود این نگاه تکبعدی سبب شد که جامعه و مردم به حساسیتها دقت نکرده و به ماندگاری کرونا توجهی نداشته باشند؛ باید بدانیم که کرونا آمده است که بماند، من از روز اول گفتم که مردم باید به این باور برسند که کرونا در مدت زمان زیادی باقی خواهد ماند، پس باید تمام مناسبات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز با آن تنظیم شود. ما میخواهیم سبک زندگی قدیم خود را داشته باشیم و جلوی کرونا را هم بگیریم، این کار عملاً امکانپذیر نیست. چاره کار برای شکست دادن بیماری کرونا این است که روانشناسان، جامعهشناسان و در واقع تمامی اصحاب علم و فرهنگ و دانش نگاهی ویژه به جامعه ارائه دهند و عناصری درباره زندگی با کرونا ارائه دهند تا جامعه مجاب شود رفتار خود را تغییر دهد و توجه به حساسیتهای خود و دیگران را بالا ببرد. متأسفانه اهمیت دادن به دیگری برای مردم ما پررنگ نیست، این «دیگری» باید مهم شود. همه اقشار جامعه، به عنوان مثال یک بقال، یک نانوا یا یک راننده تاکسی همه و همه باید دیگران برایشان مهم باشند. اگر این اتفاق بیفتد، میتوان با کرونا مقابله کرد. آنچه گم شده و نسبت به آن بیاعتنا هستیم، حقوق اجتماعی و مسئولیت اجتماعی است. بیماری کرونا وقتی از پا درمیآید که به دیگران نیز اهمیت دهیم. مردم باید بفهمند که برای زندگی کردن و ادامه حیات، سایر مردم نیز اهمیت دارند و فقط این «من» نیست که مهم است، بلکه تکتک افراد جامعه هم مهم هستند.
از زمانهای قدیم میگفتند که باید جلوی دهان خود را بگیرید و آب دهان را به بیرون نیندازید، خیلیها مقاومت میکردند، اما کمکم این به یک فرهنگ تبدیل شد و دیگر کسی را نمیبینیم که این عمل را انجام دهد. الان هم در این بازه زمانی که کرونا آمده است، متخصصان میگویند باید ماسک زد اما برخی همچنان مقاومت میکنند و جلوی دهان خود را نمیگیرند و از ماسک استفاده نمیکنند. چنانچه «دیگری» برای همه مهم شود، همگان استفاده از ماسک و مسائل دیگر را رعایت خواهند کرد. اینکه برخی پروتکلها را رعایت نمیکنند دیگران هم آسیب میبینند، این در حالی است که برای مرگ یک فرد، دیگری نباید بمیرد. نه تنها در بحث کرونا بلکه در مباحث دیگر هم خیلیها به یکدیگر اهمیت نمیدهند؛ نمونه بارز این نکته گرانفروشی است، وقتی دیگران برایمان مهم باشند، هم ماسک میزنیم و هم فاصله اجتماعی را رعایت میکنیم و در نهایت کرونا هم تمام میشود.
سیاست مدارا و تهاجم بایدن و ترامپ در سیاست خارجی
هرمیداس باوند
کارشناس مسائل بینالملل
در این دوره از انتخابات امریکا، دو کاندیدای اصلی شرکت کننده در انتخابات، کمتر به بحثهای مربوط به سیاست خارجی پرداختند که با توجه به اینکه در هر کشوری برای مردم آن سیاست داخلی اهمیت دارد، قابل پذیرش است. بویژه که در این دور از انتخابات امریکا، مسائل داخلی این کشور به گونهای است که مردم نگرانیهای جدی بابت شیوع کرونا و سیاستهایی دارند که دولت مستقر یا دولت جدیدی که پس از انتخابات روی کار خواهد آمد، در پیش خواهد گرفت. آنها همچنین با توجه به رشد روزافزون بیکاری که ناشی از محدودیتهای کرونایی است، با حساسیتی ویژه رویکردهای اقتصادی دو کاندیدای دموکرات و جمهوریخواه را دنبال میکنند.
با وجود توجه دونالد ترامپ و جو بایدن به مسائل داخلی امریکا و تمرکز آنها روی این مسائل در کمپینهای انتخاباتیشان، این به آن معنا نیست که آنها فاقد راهبرد مشخصی در زمینه سیاست خارجی باشند. البته در بین این دو کاندیدا وضعیت دونالد ترامپ در سیاست خارجی واضحتر است. او که در سیاست خارجی سه سال و نزدیک به 9 ماه اخیر دستاورد قابل قبولی نداشته، در یک ماه اخیر بدون اینکه به طور آشکار دست به تبلیغات روی سیاست خارجی خود بزند، سعی کرد، با تشدید بحران در روابط امریکا و چین، نگاه رأیدهندگان امریکایی را به سمت خود برگرداند. ترامپ در سالهای گذشته، نبردی جدی با چین درباره مسائل اقتصادی داشته است. بویژه که تراز صادراتی دو کشور کاملاً نامتعادل است. میزان صادرات چین به امریکا که در سال 2018 حدود 660 میلیارد دلار بود، بعد از جنگ تجاری در پایان سال 2019 به 470 میلیارد دلار تنزل کرد. در حالی که در همین بازه زمانی صادرات امریکا به چین در سال 2018 حدود 120 میلیارد دلار بود که در پایان سال 2019 به 87 میلیارد دلار تنزل پیدا کرد. با این حال ترامپ با توجه به اهداف انتخاباتیاش، در ماه اخیر بر شدت حملاتش به چین افزود و تلاش کرد این باور را به رأیدهندگان بدهد که میتواند از میزان صادرات چین به امریکا بکاهد و به این طریق اشتغالزایی را برای امریکاییها به ارمغان آورد. او امیدوار است با حملات اخیرش به چین دیگربار بتواند به موفقیت رسیده و نگاهها را به سمت خود بازگرداند. علت تمرکز ترامپ روی مقابلههایش با چین نیز این بود که دستاورد رئیس جمهوری امریکا در دیگر حوزههای سیاست خارجی قابل توجه نبوده است.
اما در دیگر سوی این انتخابات، جو بایدن نیز به طور گذرا از مسأله سیاست خارجی عبور کرد. او میداند که روابط امریکا با متحدانش دیگر مثل سابق نیست و بهسختی میتوان آن را به شرایط قبل بازگرداند. اروپا که زمانی پیرو سیاستهای امریکا در جهان بود، در چند سال اخیر به این جمعبندی رسیده که دیگر نباید دنباله رو سیاستهای امریکا باشد و باید سیاستهای مستقلی را در پیش بگیرد. بنابراین بایدن در این زمینه کار سختی را در پیش دارد. او با این حال برای اینکه بتواند نگاه امریکاییها را به سوی خود جلب کند، تلاش کرده به طور مشخص سیاستهای خود در این زمینه را که ممکن است منجر به ریزش آرای او بین برخی گروههایی شود که سیاست خارجی برای آنها مهم است، آشکار نکند. به همین دلیل است که در معدود اظهاراتی که وی درباره سیاست خارجی خود داشته، شاهد کلی گوییها هستیم و در جایی مشاهده نمیشود که او به طور دقیق و با ذکر جزئیات به بیان دیدگاههایش در حوزه سیاست خارجی بپردازد. او در یک سال اخیر که به طور جدی وارد مبارزات انتخاباتی شده، نه فقط در سیاست خارجی که در برخی از مسائل سیاست داخلی نیز تنها به مواردی به طور مبسوط پرداخته و سیاستهایش در مورد آنها را تبیین کرده که شواهد و قراینی برای اجرای آنها در دست داشته است. اما به عرصههایی که به آنها اطمینان ندارد، به طور حاشیهای پرداخته است.
کارشناس مسائل بینالملل
در این دوره از انتخابات امریکا، دو کاندیدای اصلی شرکت کننده در انتخابات، کمتر به بحثهای مربوط به سیاست خارجی پرداختند که با توجه به اینکه در هر کشوری برای مردم آن سیاست داخلی اهمیت دارد، قابل پذیرش است. بویژه که در این دور از انتخابات امریکا، مسائل داخلی این کشور به گونهای است که مردم نگرانیهای جدی بابت شیوع کرونا و سیاستهایی دارند که دولت مستقر یا دولت جدیدی که پس از انتخابات روی کار خواهد آمد، در پیش خواهد گرفت. آنها همچنین با توجه به رشد روزافزون بیکاری که ناشی از محدودیتهای کرونایی است، با حساسیتی ویژه رویکردهای اقتصادی دو کاندیدای دموکرات و جمهوریخواه را دنبال میکنند.
با وجود توجه دونالد ترامپ و جو بایدن به مسائل داخلی امریکا و تمرکز آنها روی این مسائل در کمپینهای انتخاباتیشان، این به آن معنا نیست که آنها فاقد راهبرد مشخصی در زمینه سیاست خارجی باشند. البته در بین این دو کاندیدا وضعیت دونالد ترامپ در سیاست خارجی واضحتر است. او که در سیاست خارجی سه سال و نزدیک به 9 ماه اخیر دستاورد قابل قبولی نداشته، در یک ماه اخیر بدون اینکه به طور آشکار دست به تبلیغات روی سیاست خارجی خود بزند، سعی کرد، با تشدید بحران در روابط امریکا و چین، نگاه رأیدهندگان امریکایی را به سمت خود برگرداند. ترامپ در سالهای گذشته، نبردی جدی با چین درباره مسائل اقتصادی داشته است. بویژه که تراز صادراتی دو کشور کاملاً نامتعادل است. میزان صادرات چین به امریکا که در سال 2018 حدود 660 میلیارد دلار بود، بعد از جنگ تجاری در پایان سال 2019 به 470 میلیارد دلار تنزل کرد. در حالی که در همین بازه زمانی صادرات امریکا به چین در سال 2018 حدود 120 میلیارد دلار بود که در پایان سال 2019 به 87 میلیارد دلار تنزل پیدا کرد. با این حال ترامپ با توجه به اهداف انتخاباتیاش، در ماه اخیر بر شدت حملاتش به چین افزود و تلاش کرد این باور را به رأیدهندگان بدهد که میتواند از میزان صادرات چین به امریکا بکاهد و به این طریق اشتغالزایی را برای امریکاییها به ارمغان آورد. او امیدوار است با حملات اخیرش به چین دیگربار بتواند به موفقیت رسیده و نگاهها را به سمت خود بازگرداند. علت تمرکز ترامپ روی مقابلههایش با چین نیز این بود که دستاورد رئیس جمهوری امریکا در دیگر حوزههای سیاست خارجی قابل توجه نبوده است.
اما در دیگر سوی این انتخابات، جو بایدن نیز به طور گذرا از مسأله سیاست خارجی عبور کرد. او میداند که روابط امریکا با متحدانش دیگر مثل سابق نیست و بهسختی میتوان آن را به شرایط قبل بازگرداند. اروپا که زمانی پیرو سیاستهای امریکا در جهان بود، در چند سال اخیر به این جمعبندی رسیده که دیگر نباید دنباله رو سیاستهای امریکا باشد و باید سیاستهای مستقلی را در پیش بگیرد. بنابراین بایدن در این زمینه کار سختی را در پیش دارد. او با این حال برای اینکه بتواند نگاه امریکاییها را به سوی خود جلب کند، تلاش کرده به طور مشخص سیاستهای خود در این زمینه را که ممکن است منجر به ریزش آرای او بین برخی گروههایی شود که سیاست خارجی برای آنها مهم است، آشکار نکند. به همین دلیل است که در معدود اظهاراتی که وی درباره سیاست خارجی خود داشته، شاهد کلی گوییها هستیم و در جایی مشاهده نمیشود که او به طور دقیق و با ذکر جزئیات به بیان دیدگاههایش در حوزه سیاست خارجی بپردازد. او در یک سال اخیر که به طور جدی وارد مبارزات انتخاباتی شده، نه فقط در سیاست خارجی که در برخی از مسائل سیاست داخلی نیز تنها به مواردی به طور مبسوط پرداخته و سیاستهایش در مورد آنها را تبیین کرده که شواهد و قراینی برای اجرای آنها در دست داشته است. اما به عرصههایی که به آنها اطمینان ندارد، به طور حاشیهای پرداخته است.
یک قرن دلباختگی
کریم همتی
رئیس جمعیت هلال احمر
از یک قرن پیش و از آن هنگام که سنگ بنای جمعیت سرخپوشان ایرانی به دستان طبیبی توانمند و حاذق و بشردوست به نام دکتر امیر اعلم بنا نهاده شد تا به امروز این جمعیت توانسته است نقش تأثیرگذاری در پیشگیری و درمان انواع بیماریها با کمک انسانهایی عاشق در داخل و خارج از کشور داشته باشد واین میراث گرانبها اکنون با کولهباری از تجربههای دردناک، تلخ و شیرین در آزمونی دیگری از خدمت سربلند وعاشقانه وارد عمل شده است. تلاش برای شکست ویروسی منحوس به نام کرونا.
۳۰بهمن سال گذشته بود که ورود ویروس کرونا به ایران به صورت رسمی تأیید شد. طولی نکشید که این ویروس در آخرین ماه سال ۹۸ در همه شهرها و استانهای کشور منتشرشد...
و هر کدام از دستگاهها و ارگانها در مقابله با این بحران، وظایفی را عهدهدار شدند. این در حالی بود که با آغاز شیوع ویروس کرونا در چین، اولین پوسترهای آموزشی جمعیت هلال احمر در 6 بهمن ماه 1398 در فضای مجازی انتشار یافت و مورد استقبال گستردهای در سطح عموم قرار گفت. به طوری که برخی منابع رصد اخبار میزان بازدیدی بالای 70 میلیون را گزارش دادهاند.
برای اولین بار در سطح کشور یک دوره عمومی مجازی درخصوص پیشگیری از این بیماری با شرکت تقریباً 400 هزار نفر ادامه یافت و این آموزشها به صورت مستمر از طریق فضای مجازی، رسانهها، رسانه ملی، خانههای هلال و هرگونه ابزار آموزشی حضوری و غیر حضوری با استفاده از ظرفیت مربیان، جوانان و داوطلبان جمعیت هلال احمر ادامه یافت تا به امروز که در قالب طرح آمران سلامت این آموزشها وارد دوران جدیدی از فعالیت برای تغییر رفتار عملی مردم شده است. براساس ماده 2 اساسنامه جمعیت هلال احمر تلاش برای تسکین آلام بشری و حمایت از زندگی و سلامت انسانها بدون در نظر گرفتن نژاد و جنسیت جزو اهداف تشکیل این نهاد مردمی است، از این رو وظایف جمعیت هلال احمر در این بحران بیش از پیش مهم و کلیدی بود.
کار جمعیت هلال احمر با غربالگری و تبسنجی مسافران نوروزی در مبادی ورودی و خروجی شهرها آغاز شد. کنترل 7.5 میلیون خودرو و تبسنجی از 21 میلیون نفر و ابلاغ توصیههای ایمنی به این افراد نیز اقدامی ارزنده و شایسته بود که با استفاده از ظرفیت امدادگران انجام شد.
با توجه به اینکه کووید 19، بیماری ناشناختهای برای همه مردم بود، محتوای آموزشی به صورت مستمر برای پیشگیری و مقابله با این بیماری تهیه و تولید و در فضای مجازی منتشر شد. آموزش چهره به چهره به عموم مردم با برپایی ایستگاههای آموزشی در دستور کار قرار گرفت. همگام با گروههای جهادی و دیگر نهادهای امدادی، داوطلبان دلسوز هلالی هم برای تأمین لوازم و تجهیزات بهداشتی مورد نیاز عموم مردم و کادر درمانی دست به دست هم دادند. علاوه بر تهیه و توزیع ماسک، دستکش و... توزیع بستههای معیشتی برای خانوارهای کمبضاعت و ضدعفونی کردن معابر و اماکن عمومی با مشارکت داوطلبان و عوامل اجرایی طرح، معرفی افراد داوطلب به بیمارستانها، کمک به سامانه 4030 با استفاده از ظرفیت داوطلبان، آموزش در مناطق پرخطر و همه و همه اقداماتی بود که تحسین نمایندگان فدراسیون و کمیته صلیب سرخ را در برداشت.
داوطلبان محور اصلی فعالیتهای جمعیت هلال احمر هستند و بار دیگر در بحران شیوع کرونا یاریرسان هلال احمر در انجام وظایف بودند؛ از زمان شیوع بیماری کرونا در کشور، نیروهای داوطلب جمعیت هلال احمر در اقدامی خودجوش و سازمان یافته نسبت به ضدعفونی معابرعمومی، خیابانها، پایانههای اتوبوسرانی، ندامتگاهها و گرمخانهها اقدام کردند. به علاوه با جمع آوری کمکهای غیر نقدی همچون محصولات حفاظت شخصی و بستهبندی ماسک و محلولهای ضدعفونی کننده، این محصولات را به دست افراد بیمار و نیازمند میرساندند. پیگیری و هماهنگی جهت تأمین هزینه تعداد 44 دستگاه ونتیلاتور (دستگاه کمک تنفسی در راستای پیشگیری و مبارزه با کرونا) به ارزش 61 میلیارد و 139 میلیون ریال با مشارکت و حمایت خیرین، داوطلبان و بنگاههای اقتصادی نیز از جمله این اقدامات بود. با بهبودی نخستین گروه بیماران کرونایی، جمعیت هلالاحمر با برپایی نقاهتگاههایی در چند استان کشور، شرایط را برای مراقبت و نگهداری از بیماران بهبود یافته پس از ترخیص از مراکز درمانی فراهم کرد. در این میان تیمهای سحر سازمان جوانان هم برای حمایت روانی از خانواده جانباختگان، بیماران و عموم مردم وارد میدان شدند.
جمعیت هلال احمر با یک برنامهریزی مداوم و مستمر در زمینه ارتقای سواد سلامت در پیشگیری از ویروس کرونا هم اکنون پس از تغییر در آگاهی، دانش و نگرش وارد مرحله تغییر و تثبیت رفتار شده است. همچنین این جمعیت با تدوین پروتکلهای آموزش خانههای هلال، الگویی از همزیستی با کرونا در آموزش حضوری را نیز به اجرا گذاشت. استفاده از ظرفیت بینالمللی هلال احمر در تأمین داروهای اساسی، استفاده از ظرفیت بیمارستانهای هلال احمر و آمادگی این جمعیت در احداث بیمارستانهای صحرایی از نکات قابل توجه حضور این جمعیت در مسأله درمان بود. همه این فعالیتها در کنار حفظ فعالیت اصلی این جمعیت در پاسخ به حوادث و سوانح گوناگون نشان از تلاشی معجزهآسا دارد.
همه این فعالیتها باعث شده است که جمعیت هلال احمر وارد دوران جدیدی از مقبولیت در عرصه اجتماعی و حاکمیتی شود و امروز به عنوان یکی از مهمترین اعضای ستاد مبارزه با ویروس کرونا همچنان خستگیناپذیر، پرشور و با تکیه بر روحیه جوانان و داوطلبان خود برای نجات جان انسانها همچنان امیدوار و سرافزار برای ساخت جامعه تابآور تلاش کند.
رئیس جمعیت هلال احمر
از یک قرن پیش و از آن هنگام که سنگ بنای جمعیت سرخپوشان ایرانی به دستان طبیبی توانمند و حاذق و بشردوست به نام دکتر امیر اعلم بنا نهاده شد تا به امروز این جمعیت توانسته است نقش تأثیرگذاری در پیشگیری و درمان انواع بیماریها با کمک انسانهایی عاشق در داخل و خارج از کشور داشته باشد واین میراث گرانبها اکنون با کولهباری از تجربههای دردناک، تلخ و شیرین در آزمونی دیگری از خدمت سربلند وعاشقانه وارد عمل شده است. تلاش برای شکست ویروسی منحوس به نام کرونا.
۳۰بهمن سال گذشته بود که ورود ویروس کرونا به ایران به صورت رسمی تأیید شد. طولی نکشید که این ویروس در آخرین ماه سال ۹۸ در همه شهرها و استانهای کشور منتشرشد...
و هر کدام از دستگاهها و ارگانها در مقابله با این بحران، وظایفی را عهدهدار شدند. این در حالی بود که با آغاز شیوع ویروس کرونا در چین، اولین پوسترهای آموزشی جمعیت هلال احمر در 6 بهمن ماه 1398 در فضای مجازی انتشار یافت و مورد استقبال گستردهای در سطح عموم قرار گفت. به طوری که برخی منابع رصد اخبار میزان بازدیدی بالای 70 میلیون را گزارش دادهاند.
برای اولین بار در سطح کشور یک دوره عمومی مجازی درخصوص پیشگیری از این بیماری با شرکت تقریباً 400 هزار نفر ادامه یافت و این آموزشها به صورت مستمر از طریق فضای مجازی، رسانهها، رسانه ملی، خانههای هلال و هرگونه ابزار آموزشی حضوری و غیر حضوری با استفاده از ظرفیت مربیان، جوانان و داوطلبان جمعیت هلال احمر ادامه یافت تا به امروز که در قالب طرح آمران سلامت این آموزشها وارد دوران جدیدی از فعالیت برای تغییر رفتار عملی مردم شده است. براساس ماده 2 اساسنامه جمعیت هلال احمر تلاش برای تسکین آلام بشری و حمایت از زندگی و سلامت انسانها بدون در نظر گرفتن نژاد و جنسیت جزو اهداف تشکیل این نهاد مردمی است، از این رو وظایف جمعیت هلال احمر در این بحران بیش از پیش مهم و کلیدی بود.
کار جمعیت هلال احمر با غربالگری و تبسنجی مسافران نوروزی در مبادی ورودی و خروجی شهرها آغاز شد. کنترل 7.5 میلیون خودرو و تبسنجی از 21 میلیون نفر و ابلاغ توصیههای ایمنی به این افراد نیز اقدامی ارزنده و شایسته بود که با استفاده از ظرفیت امدادگران انجام شد.
با توجه به اینکه کووید 19، بیماری ناشناختهای برای همه مردم بود، محتوای آموزشی به صورت مستمر برای پیشگیری و مقابله با این بیماری تهیه و تولید و در فضای مجازی منتشر شد. آموزش چهره به چهره به عموم مردم با برپایی ایستگاههای آموزشی در دستور کار قرار گرفت. همگام با گروههای جهادی و دیگر نهادهای امدادی، داوطلبان دلسوز هلالی هم برای تأمین لوازم و تجهیزات بهداشتی مورد نیاز عموم مردم و کادر درمانی دست به دست هم دادند. علاوه بر تهیه و توزیع ماسک، دستکش و... توزیع بستههای معیشتی برای خانوارهای کمبضاعت و ضدعفونی کردن معابر و اماکن عمومی با مشارکت داوطلبان و عوامل اجرایی طرح، معرفی افراد داوطلب به بیمارستانها، کمک به سامانه 4030 با استفاده از ظرفیت داوطلبان، آموزش در مناطق پرخطر و همه و همه اقداماتی بود که تحسین نمایندگان فدراسیون و کمیته صلیب سرخ را در برداشت.
داوطلبان محور اصلی فعالیتهای جمعیت هلال احمر هستند و بار دیگر در بحران شیوع کرونا یاریرسان هلال احمر در انجام وظایف بودند؛ از زمان شیوع بیماری کرونا در کشور، نیروهای داوطلب جمعیت هلال احمر در اقدامی خودجوش و سازمان یافته نسبت به ضدعفونی معابرعمومی، خیابانها، پایانههای اتوبوسرانی، ندامتگاهها و گرمخانهها اقدام کردند. به علاوه با جمع آوری کمکهای غیر نقدی همچون محصولات حفاظت شخصی و بستهبندی ماسک و محلولهای ضدعفونی کننده، این محصولات را به دست افراد بیمار و نیازمند میرساندند. پیگیری و هماهنگی جهت تأمین هزینه تعداد 44 دستگاه ونتیلاتور (دستگاه کمک تنفسی در راستای پیشگیری و مبارزه با کرونا) به ارزش 61 میلیارد و 139 میلیون ریال با مشارکت و حمایت خیرین، داوطلبان و بنگاههای اقتصادی نیز از جمله این اقدامات بود. با بهبودی نخستین گروه بیماران کرونایی، جمعیت هلالاحمر با برپایی نقاهتگاههایی در چند استان کشور، شرایط را برای مراقبت و نگهداری از بیماران بهبود یافته پس از ترخیص از مراکز درمانی فراهم کرد. در این میان تیمهای سحر سازمان جوانان هم برای حمایت روانی از خانواده جانباختگان، بیماران و عموم مردم وارد میدان شدند.
جمعیت هلال احمر با یک برنامهریزی مداوم و مستمر در زمینه ارتقای سواد سلامت در پیشگیری از ویروس کرونا هم اکنون پس از تغییر در آگاهی، دانش و نگرش وارد مرحله تغییر و تثبیت رفتار شده است. همچنین این جمعیت با تدوین پروتکلهای آموزش خانههای هلال، الگویی از همزیستی با کرونا در آموزش حضوری را نیز به اجرا گذاشت. استفاده از ظرفیت بینالمللی هلال احمر در تأمین داروهای اساسی، استفاده از ظرفیت بیمارستانهای هلال احمر و آمادگی این جمعیت در احداث بیمارستانهای صحرایی از نکات قابل توجه حضور این جمعیت در مسأله درمان بود. همه این فعالیتها در کنار حفظ فعالیت اصلی این جمعیت در پاسخ به حوادث و سوانح گوناگون نشان از تلاشی معجزهآسا دارد.
همه این فعالیتها باعث شده است که جمعیت هلال احمر وارد دوران جدیدی از مقبولیت در عرصه اجتماعی و حاکمیتی شود و امروز به عنوان یکی از مهمترین اعضای ستاد مبارزه با ویروس کرونا همچنان خستگیناپذیر، پرشور و با تکیه بر روحیه جوانان و داوطلبان خود برای نجات جان انسانها همچنان امیدوار و سرافزار برای ساخت جامعه تابآور تلاش کند.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
چرا به فروشندگان سکه ودلار و وام دهندگان اشارهای نمیشود؟/ یک شهروند: در خصوص بدهکاران بانکی که وامشان را باز پرداخت نکردهاند یا بهدلیل بیتوجهی یا غفلت بانک مبالغی را به اشخاص داده یا به هر صورت مشکلاتی در حساب بانکها هست؛همیشه عنوان میشود که بدهکاران بانکی مقصر هستند. خواستم عرض کنم آیا کسی که وام را میدهد مقصر است؟ ولی در رسانهها کوچکترین اشارهای به فروشنده سکه ودلار نمیشود . خواستم بگویم که به فروشندگان و وام دهندگان هم در رسانهها اشاره شود.
همسانسازی حقوق بازنشستگان/ آقای حاج علیزاده از اصفهان: 10 سال و چهار ماه بیمه دارم و مبلغ 760 هزار تومان دریافتیام است و هیچ مبلغی بابت همسانسازی به من اضافه نشده است.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
چرا به فروشندگان سکه ودلار و وام دهندگان اشارهای نمیشود؟/ یک شهروند: در خصوص بدهکاران بانکی که وامشان را باز پرداخت نکردهاند یا بهدلیل بیتوجهی یا غفلت بانک مبالغی را به اشخاص داده یا به هر صورت مشکلاتی در حساب بانکها هست؛همیشه عنوان میشود که بدهکاران بانکی مقصر هستند. خواستم عرض کنم آیا کسی که وام را میدهد مقصر است؟ ولی در رسانهها کوچکترین اشارهای به فروشنده سکه ودلار نمیشود . خواستم بگویم که به فروشندگان و وام دهندگان هم در رسانهها اشاره شود.
همسانسازی حقوق بازنشستگان/ آقای حاج علیزاده از اصفهان: 10 سال و چهار ماه بیمه دارم و مبلغ 760 هزار تومان دریافتیام است و هیچ مبلغی بابت همسانسازی به من اضافه نشده است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
تصمیمات تازه برای بازگشت ارز حاصل از صادرات
-
مضراب جوانان روی کوک آینده
-
بسیج ملی علیه کرونا
-
به جنگ پایان دهید
-
بیرون کشیدن زندگی از دهان مرگ
-
مصرف بنزین؛ یکسال پس از سهمیه بندی
-
چرا اقتصاد ایران را نباید به انتخابات امریکا گره زد
-
سیستم سیاسی امریکا تصمیم به تغییر گرفته است
-
بازار گرم مهاجرت تحصیلی در شرایط بحرانی کرونا
-
سیاهی در کنار سپیدی نه قهرمان و ضدقهرمان
-
بازار کار بوشهر خریدار مشاغل خدماتی
-
بازداشت یک ایرانی در حادثه غرق شدن خانواده ایران نژاد
-
بیتوجهی به حقوق اجتماعی در روزهای کرونایی
-
سیاست مدارا و تهاجم بایدن و ترامپ در سیاست خارجی
-
یک قرن دلباختگی
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین